Authors
1 Artemia and Aquatic Animals Research Institute, Urmia University, Urmia, Iran
2 Department of Biology, Faculty of Sciences, Urmia University, Urmia, Iran
Abstract
Keywords
جلبکهای تکسلولی به عنوان تولید کنندگان نخستین، نقش بسیار مهمی در اکوسیستمهای آبی داشته، با دارا بودن قدرت فتوسنتز قادر به تثبیت دیاکسید کربن هستند. همچنین، این جلبکها به عنوان منبع غذایی نخستین برای انواع زئوپلانکتونها و لارو آبزیان جایگاه خاصی در صنعت آبزیپروری یافتهاند (Volkman et al., 1989). لذا در بسیاری از کشورهای جهان نظیر چین، مالزی و ویتنام، مزارع چند صد هکتاری به این صنعت اختصاص داده شده است. هم اکنون انواع مختلفی از جلبکهای تکسلولی در سالنهای سرپوشیده و در سیستمهای مدار بسته و باز و حتی در مزارع خاکی بزرگ برای استفاده در آبزیپروری پرورش داده میشوند (Lavens and Sorgeloos, 1996).
هدف از پرورش این نوع از جلبکها، عمدتاً به عنوان منبع استحصال رنگیزههایی از جمله انواع کارتنوئیدها مانند بتاکارتن (Grung et al., 1992) و اسیدهای چرب آلی بوده، یا اینکه هدف تولید غذای زنده برای آبزیان است (Lavens and Sorgeloos, 1996). همچنین، این جلبکها در صنایع دارویی، غذایی و ساخت لوازم آرایشی کاربرد فراوانی یافتهاند (Ben Amotz et al., 1982). در حال حاضر، جلبکهای تکسلولی به عنوان منبع سوخت حیاتی (Biofuel) و حتی منبع تولید و استخراج انواع آنتیبیوتیکها نیز کاربردهای فراوانی یافتهاند (Mutanda et al., 2011; Katircioglu et al., 2006). با این وجود، تحقیقات در زمینه بررسی ارزش غذایی، خصوصاً اسیدهای چرب، در این جلبکها هنوز هم ناقص است (Brown et al., 1997; Chomrung, 2000).
منبع اصلی این جلبکها منابع آبی طبیعی است که تحقیقات متنوعی برای شناسایی تنوع جلبکهای تکسلولی آنها انجام گرفته است. بررسی تنوع گونهای جلبکهای (تکسلولی) بومی منطقه و ارزیابی پتانسیل پرورش انبوه، ارزش غذایی و یافتن کاربرد آنها میتواند بنیادیترین تحقیق در آغاز صنعتیسازی پرورش و استفاده از جلبکها باشد. بر اساس مطالعات انجام شده، منابع آبهای داخلی منبع بسیار مهم و سرشار انواع جلبکهای تکسلولی هستند (سلطانی و همکاران، 1373؛ شعاع حسنی، 1375). از میان انواع جلبکهای تکسلولی گزارش شده در آبهای منطقه، جلبکهای تکسلولی رده Chlorophyceae با دارا بودن تنوع نسبی بهتر، اهمّیت و جایگاه خاصی نیز در صنعت آبزیپروری دارند. در این تحقیق، به منظور تأمین نیاز بخشهای داخلی و به منظور شناسایی جلبکهای تکسلولی آبهای داخلی استان آذربایجان غربی، یکی از تالابهای آب شیرین استان به نام دریاچه سد مهاباد بررسی شد. با توجه به تنوع بالای جلبکهای تکسلولی در منبع آبی مذکور، در بخش اول فقط خانواده Scenedesmaceae تحقیق شد و جنسها و گونههای موجود این خانواده، به روشهای مورفولوژیک و مولکولی شناسایی، پس از جداسازی روی محیطهای کشت جامد، به صورت انبوه در سیستم پرورش بسته کشت داده شد.
ردهبندی و خصوصیات مورفولوژیک و ارزش اقتصادی خانواده Scenedesmaceae
خانواده Scenedesmaceae دارای دو جنس شناخته شده است؛ لیکن به علت اینکه جنس Desmodesmus سالها پس از جلبکهای تکسلولی جنس Scenedesmus شناسایی شد و همچنین، به علت شباهت زیاد مورفولوژیک، این دو جنس اغلب به عنوان جنس Scenedesmus شناخته میشوند. جنس Scenedesmus در زمینههای مختلف لیمنولوژی معادل موشهای رت آزمایشگاهی مطرح بوده، کاربرد فراوانی در علوم تحقیقاتی دارند. این جلبکها معمولاً به عنوان میکروارگانیسمهای استاندارد در بسیاری از تحقیقات آبی، تکنولوژی و مدیریت آبها مطرح هستند (Zachleder et al., 1986). این جنس از جلبکها، یکی از پر طرفدارترین منابع غذایی در آزمایشها و کشت زئوپلانکتونهای گیاهخوار هستند (Boersma and Vijverberg, 1995; Trainor, 1995).
گونه Scenedesmus obliquus, Kützing 1833 به عنوان یک گونه تجاری مهم برای حذف برخی کاتیونهای سمّی مثل کادمیوم از منابع آبی کاربرد خوبی در صنعت دارد Monteiro et al., 2009)). همچنین، این جنس از جلبکهای تکسلولی به علت اینکه دارای مقادیر بالای اسیدهای چرب است، برای تولید سوخت طبیعی مطرح بوده و حتی در تغذیه زئوپلانکتونهایی چون روتیفرها و دافنیها استفاده میشود، برای مثال، در مطالعهای که در سال 2010 روی تغذیه روتیفر Brachionus quadridentatus, Hermann & Müller, 1783 انجام شد استفاده از انواع جلبکهای تکسلولی به همراه از 3 نوع جلبک Scenedesmus quadricauda نشان داد که رشد روتیفر تغذیه شده با جلبک Scenedesmus به طور معنیداری بهتر از دیگر انواع جلبکهای تکسلولی است (Ajah, 2010). لازم به ذکر است، تا کنون 171 گونه از جلبکهای تکسلولی جنس Scenedesmus و 45 گونه از جلبکهای تکسلولی Desmodesmus شناسایی شده است. ردهبندی این دو جنس در جدول 1 خلاصه شده است.
جدول 1- ردهبندی و جایگاه دو جنس Scenedesmus و Desmodesmus (Hegewald and Hanagata, 2002)
ردهبندی |
Scenedesmus |
Desmodesmus |
دامنه |
Eukaryota |
Eukaryota |
سلسله |
Plantae |
Plantae |
زیرسلسله |
Viridaeplantae |
Viridaeplantae |
شاخه |
Chlorophyta |
Chlorophyta |
رده |
Chlorophyceae |
Chlorophyceae |
راسته |
Sphaeropleales |
Sphaeropleales |
خانواده |
Scenedesmaceae |
Scenedesmaceae |
زیرخانواده |
- |
Desmodesmoideae |
جنس |
Scenedesmus |
Desmodesmus |
مواد و روشها
به منظور جداسازی جلبکهای تکسلولی خانواده Scenedesmaceae از سه نقطه مختلف دریاچه سد مهاباد در فصلهای مختلف نمونهبرداری صورت گرفت. نمونهبرداری، در چهار فصل مختلف، از پاییز سال 1388 تا تابستان 1389، از سه ایستگاه نمونهبرداری از سد مهاباد انجام شد. بدین ترتیب حدود 2 لیتر از آب هر ایستگاه حتیالامکان در حوالی ظهر توسط ظروف مخصوص نمونهبرداری پلیاتیلنی برداشت شد. مختصات جغرافیایی سایتهای نمونهبرداری در شکل 1 خلاصه شده است.
شکل 1- عکس هوایی و سایتهای نمونهبرداری دریاچه سد مهاباد
دریاچه سد مهاباد یکی از آبگیرهای دایمی و مهم استان آذربایجان غربی است که در یک کیلومتری جنوب غربی شهر مهاباد قرار دارد و تفرجگاهی زیبا و مهم در استان بوده، زیستگاه تعداد زیادی از گونههای فیتوپلانکتون، زئوپلانکتون و بیش از 13 گونه ماهی شامل سیاهماهی، کپورماهی، آمورعلفخوار، اسبلهماهی، فیتوفاک، کاراس و کپور معمولی است. سد مهاباد دارای 700 متر طول تاج بوده، ارتفاع آن 5/46 متر است. دریاچه پشت این سد 360 هکتار وسعت دارد و روی رودخانه مهاباد بسته شده است. سد مهاباد جزو ده سد پُر آب کشور بوده، در حالت کلی مجموع حجم کل ورودی سالیانه آن معادل ۳۳۹/۳۰۴ میلیون متر مکعب است (میرهاشمی و پازوکی، 1381).
در این تحقیق، میزان شوری آب توسط دستگاه شوریسنج (Refracto-meter model ATAGO)، دما توسط دماسنج دیجیتال، pH توسط دستگاه pH-meter model HANA و شفافیت آب توسط Secchi disk در محل نمونهبرداری تعیین شد. نمونههای آب بلافاصله به آزمایشگاه جلبکشناسی پژوهشکده آرتمیا و جانوران آبزی دانشگاه ارومیه انتقال داده شد. ابتدا پس از جدا نمودن اجرام خارجی، نمونه آب در تکرار کافی در داخل ارلنهای یک لیتری و با استفاده از محیطهای کشت عمومی جلبکهای آب شیرین f/2 (Guillard تغییر یافته) کشت داده شد (Guillard and Ryther, 1962). خانواده جلبک یاد شده پس از چندین مرحله کشت روی محیطکشت آگار (کشت سریالی) و طی کردن مراحل خالصسازی با استفاده از میکروسکوپ نوری به صورت جدا شده به محیط جدید مایع در حجمهای بالاتر 50 و 100 میلیلیتری انتقال داده شدند. در این مرحله از محیطهای کشت اختصاصی بهینه شده برای کشت جلبکهای خانواده Scenedesmaceae استفاده شده، در سیستم کشت بسته تا حجم 5 لیتری ادامه یافت. مشخصات محیطکشت بهینه شده برای کشت این خانواده در جدول 2 نشان داده شده است.
شناسایی نمونههای جلبک
ابتدا خانواده Scenedesmaceae در نمونههای آبی کشت داده شده شناسایی و با استفاده از روشهای جداسازی در چندین نمونه تهیه، خالصسازی شد. تفاوتهای نخستین مشاهده شده میان جمعیتهای جدا شده در برخی عوامل مورفولوژیک و فیزیولوژیک، احتمال وجود دو جنس مختلف از این خانواده را مطرح نمود. جداسازی نخستین جنسهای احتمالی این خانواده به روش مستقیم زیر میکروسکوپ نوری و همچنین، با کشت سریالی بر محیطکشت جامد و مایع انجام گرفت. به علت شباهتهای مورفولوژیک و فیزیولوژیک بسیار زیاد جنسهای خانواده Scenedesmaceae، شناسایی دقیق جنس و گونه به روش مولکولی مقدور شد.
جدول 2- مشخصات محیطکشت اختصاصی خانواده Scenedesmaceae. پس از تهیه هریک از محلولها به طور جداگانه و استریل نمودن آنها، به یک لیتر از محلول نهایی کشت جلبک، 10 میلیلیتر از محلول A و 10 میلیلیتر از محلول B افزوده شد.
Solution A |
|
NH4NO3 |
25 g/l |
KH2PO4 |
7 g/l |
MgSO4 |
4.5 g/l |
Solution B |
|
H3BO3 |
715 mg/l |
ZnSO4.7H2O |
55 mg/l |
CuSO4.5H2O |
19 mg/l |
MnSO4.7H2O |
635 mg/l |
Co(NO3)2.6H2O |
15 mg/l |
(NH4)6Mo7O24.4H2O |
4 mg/l |
CaCl2.6H2O |
1075 mg/l |
C6H8O7.7H2O |
1325 mg/l |
FeC6H5O7 |
1325 mg/l |
بررسی مولکولی
روش استخراج DNA و شرایط PCR
استخراج DNA از نمونههای جدا شده در محیطکشت جامد به روشCTAB انجام شد. بدین ترتیب که 10 میلیگرم از استوک خالص شده در داخل محیطکشت جامد به داخل میکروتیوبهای 5/1 میلیلیتری انتقال داده شد. برای تکثیر ناحیه
(Internal Transcribed Spacer) ITS1 و ITS2 از جفت آغازگر معرفی شده توسط Baldwin (1992) استفاده شد. عنوان و توالی این آغازگر بدین شرح بود:
آغازگر پیشرو: |
ITS4: 5’-tcc-tcc-gct-tat-tga-tat-gc-3’ |
آغازگر معکوس: |
ITS5: 5’-gga-agt-aaa-agt-cgt-aac-agg -3’ |
این جفت آغازگرها با موفقیت قبلاً برای شناسایی چندین گونه از جنس Scenedesmus استفاده شده بودند. برنامه استفاده شده برای تکثیر ناحیه مورد نظر به این ترتیب بود: دمای دناتورهکننده اولیه C°97 به مدت 3 دقیقه، 36 سیکل شامل دمای دناتورهکننده C°97 به مدت 1 دقیقه، دمای اتصال C°49 به مدت یک دقیقه، دمای گسترش C°72 به مدت 45 ثانیه و در نهایت دمای گسترش نهایی C°72 به مدت 7 دقیقه. محصول PCR بر روی ژل الکتروفورز 2 درصد بررسی شد. قطعه bp 680 پس از خالصسازی اولیه برای تعیین توالی به شرکت سیناژن-ایران ارسال شد.
بررسی اسیدهای چرب نمونههای جلبک
برای بررسی اسیدهای چرب، ابتدا نمونههای جدا شده جلبک در داخل محیطهای کشت مایع تا مرحله کشت انبوه (5 لیتری) کشت داده شد. نمونههای فوق، پس از رسیدن به حداکثر تراکم و در مرحله رشد تصاعدی، سانتریفیوژ و بیومس جلبکهای تکسلولی از محیطکشت جدا شدند. بیومس فوق، سپس در لولههای شیشهای دربدار مخصوص ریخته، به هر کدام از آنها حدود 5 میلیلیتر محلول متانول/تولوئن (v/v 2:3) و 1/0 میلیلیتر محلول استاندارد داخلی (حاوی اسید چرب 22:2(n-6) حل شده در ایزواکتان) اضافه گردید. سپس 5 میلیلیتر مخلوط تازه تهیه شده استیل کلراید/متانول (v/v 1:20) به عنوان عامل استریفیکاسیون (استریکننده) اضافه شد. درب ظروف محکم بسته، مواد مخلوط شدند و در حمام آبی
C°100 به مدت یک ساعت جوشانده، هر 10 دقیقه یکبار تکان داده شدند. پس از سرد شدن لولهها، به هر یک 5 میلیلیتر آب دیونیزه و 5 میلیلیتر هگزان اضافه گردید. لولهها به مدت 5 دقیقه با دور g3000 سانتریفیوژ، فاز بالایی به لولههای جدید منتقل گردید. در نهایت از طریق فیلتر سولفات سدیم آبگیری و به بالنهای گلابی شکل انتقال داده شدند و توسط روتاتور در دمای ˚C35 تغلیظ گردیدند. سپس در 5/0 میلیلیتر ایزواکتان حل و به شیشههای کوچکی انتقال داده شدند و تا زمان تزریق در فریزر نگهداری شدند. نمونهها برای تزریق به دستگاه گاز کروماتوگرافی آماده شدند. برای این منظور نمونهها با ایزواکتان رقیق شدند. پس از تهیه محلول نهایی، مقدار 4/0 میکرولیتر از آن به دستگاه گازکروماتوگرافی تزریق گردید. در نهایت درصد هر اسید چرب نسبت به کل اسیدهای چرب هر نمونه با مقایسه طول منحنیهای هر اسید چرب با طول منحنی استاندارد داخلی محاسبه شدند Lepage and Roy, 1984).
نتایج
شاخصهای فیزیکوشیمیایی سایت نمونهبرداری
نتایج بررسی برخی از شاخصهای فیزیکوشیمیایی آب محل نمونهبرداری در جدول 3 نشان داده شده است.
نتایج نشان داد که غیر از افزایش تدریجی دمای آب (با گرمتر شدن هوا) و تغییرات جزیی در اسیدیته آب در آذرماه، هیچ تفاوت درخور توجهی میان شاخصهای فیزیکوشیمیایی و مشاهدهای سایتهای نمونهبرداری وجود ندارد. با بررسی دقیق با استفاده از میکروسکوپ و کشت در محیطهای کشت اختصاصی دو جنس مختلف از خانواده جلبک Scenedesmaceae شناسایی شد (شکل 2).
جدول 3- شاخصهای فیزیکوشیمیایی آب ناحیه مورد بررسی
|
ایستگاه |
دما (°C) |
شوری (pp) |
اسیدیته |
شفافیت (cm) |
رنگ آب |
ساعت |
آذر 88 |
1 |
4/12 |
2 |
7/7 |
50 |
سبز-سبز آبی |
13 |
2 |
5/11 |
2 |
7/7 |
50 |
سبز-سبز آبی |
20/13 |
|
3 |
9/11 |
2 |
6/7 |
50 |
سبز-سبز آبی |
45/13 |
|
بهمن 88 |
1 |
11 |
3 |
8 |
50-40 |
سبز روشن |
20/13 |
2 |
12 |
3 |
4/8 |
40 |
سبز روشن |
40/13 |
|
3 |
1/13 |
3 |
5/8 |
50-40 |
سبز روشن |
14 |
|
اردیبهشت 89 |
1 |
5/20 |
2 |
2/8 |
50-40 |
سبز-سبز آبی |
30/12 |
2 |
4/20 |
2 |
5/8 |
50 |
سبز-سبز آبی |
13 |
|
3 |
21 |
2 |
4/8 |
50 |
سبز-سبز آبی |
20/13 |
|
مرداد 89 |
1 |
3/28 |
2 |
2/8 |
70 |
سبز روشن-سبز آبی |
16 |
2 |
8/27 |
2 |
3/8 |
70 |
سبز روشن-سبز آبی |
20/16 |
|
3 |
4/30 |
2 |
2/8 |
50 |
سبز روشن-سبز آبی |
40/16 |
شکل2- عکس تهیه شده توسط میکروسکوپ نوری از خانواده Scenedesmaceae پس از جداسازی. بررسی دقیق توسط میکروسکوپ بر تفاوتهای مورفولوژیک و احتمال متفاوت بودن این دو گونه تأیید دارد. (A Scenedesmus obliquus،
(B Scenedesmus cuneatus.
محصول PCR و تعیین توالی
تکثیر ناحیه هدف با استفاده از جفت آغازگرهای فوق موجب شد که یک قطعه مشابه با وزن حدوداً 680 جفت نوکلئوتید در هر دو نمونه A و B تولید شود (شکل 3). با توجه به حصول باند یکسان در هر دو نمونه، برای شناسایی دقیق مولکولی نمونهها، نسبت به تعیین توالی اقدام شد. بدین ترتیب محصول PCR برای تعیین توالی توسط کیت خالصسازی Roche خالصسازی شد.
شکل 3- ژل الکتروفورز محصول PCR در آگاروز 2 درصد
توالیهای به دست آمده با استفاده از نرمافزار جستجوی اینترنتی در منابع اطلاعاتی (Blast) بررسی و گونههای پیشنهادی با 99 درصد تشابه و همپوشانی شناسایی شدند (شکل 4). بدین ترتیب دو گونه متفاوت از این دو جنس شناسایی شد.
نتایج آنالیز ترکیب اسیدهای چرب
میزان اسیدهای چرب دو گونه (از دو جنس متفاوت) از یکدیگر به صورت معنیداری متفاوت بوده، اغلب اسیدهای چرب گونه Desmodesmus cuneatus دارای ارزش غذایی بالاتری نسبت به گونه دیگر است (p<0.05) (جدول 4). این آنالیز نشان داد که غیر از اسیدهای چرب C18:1n7 و C20:5n3 این تفاوت در اغلب موارد معنیداری است.
بحث
در سالهای اخیر مطالعات محدودی بر فلور جلبکی تالابها و دریاچههای آبهای شیرین و لب شور ایران انجام گرفته است. در بررسی فیتوپلانکتونهای تالاب گندمان، چراغپور (1386) موفق به معرفی مجموعاً 95 گونه فیتوپلانکتون متعلق به 54 جنس از 6 شاخه مختلف شد. همچنین، این تحقیق نشان داد که تراکم فیتوپلانکتونها در فصلهای مختلف تفاوت معنیداری داشته، این تالاب در زمره آبهای اولیگو-مزوتروف معرفی شد. تحقیق روی جلبکهای اپیفیت تالاب امیر کلایه مشخص کرد که رده Bacillariophyceae دارای بیشترین تراکم و ردههای Chlorophyceae، Cyanophyceae و Euglenophyceae در مراتب بعدی تراکم و غالبیت قرار دارند (رمضانزاده، 1382). اما در منطقه آذربایجان غربی و در راستای شناسایی فلور جلبکی دریاچه ارومیه (اکوسیستم آب شور) نمونهبرداری انجام شده در ساحل بندر گلمانخانه موجب شناسایی 6 جلبک از Cyanophyceae و 4 جلبک از Chlorophyceae و 2 جلبک از Bacillariophyceae شد (سلطانی و همکاران، 1373).
اما به تحقیقاتی از این دست در خارج از ایران توجه بیشتری شده است. به طور مثال Orlova و همکاران (2009) با شناسایی میکروجلبکهای دریای Amursky Bay در ژاپن (1991-2006) 357 گونه از میکروجلبکهای پلانکتونی را شناسایی کردند. تحقیقات در ارتباط با شناسایی جلبکهای تکسلولی تا جایی ادامه یافته که محیطهای کشت مختلفی برای کشت بهینه و با تراکم بالای انواع جلبک به ویژه جلبکهای آب شیرین ابداع و به کار برده شده است. در این ارتباط Kilham و همکاران (1998) محیطکشت جدیدی به نام COMBO برای کشت همزمان زئوپلانکتون و جلبک آب شیرین ابداع کردند (Christin and Karlsson, 2009).
به علت کاربرد بسیار وسیع و ارزش اقتصادی، شناسایی و جدا نمودن جلبکهای تکسلولی اهمّیت زیادی یافته است. با توجه به قدمت خانواده Scenedesmaceae که به بیش از 100 میلیون سال قبل نسبت داده میشود (Girard, 2009) و همچنین، ارزش غذایی و اهمّیت این خانواده تا کنون تحقیقات زیادی برای شناسایی و ردهبندی گونههای جنس و خانواده Scenedesmaceae انجام گرفته است(Baldwin, 1992; Lewis and Flechtner, 2004; Haq et al., 2008). بررسی ارزش غذایی این خانواده با نمونههای یافت شده در این تحقیق نشان داد که این خانواده با وجود دارا بودن ارزش غذایی کمتری نسبت به جلبکهای تکسلولی خانواده Bacillariophyceae (Pratoomyot et al., 2005)، در کل ارزش غذایی مناسبی برای استفاده با هدف تغذیه زئوپلاکتونی را دارند(Lavens and Sorgeloos, 1996). همچنین، این تحقیق برای نخستین بار ارزش غذایی بالاتری را برای گونه Desmodesmus cuneatus نسبت به جنس دیگر گزارش نمود. لازم به ذکر است، ارزش غذایی (به خصوص اسیدهای چرب) جلبکهای تکسلولی بهشدت تابع محیطکشت و همچنین، فاز رشد تصاعدی است (Pratoomyot et al., 2005). با توجه به اینکه مرحله کشت این جلبکها در محیط بهینهسازی شده اختصاصی انجام شد و همچنین، برداشت آنها در مرحله رشد تصاعدی صورت گرفت، نتایج مربوط به ارزش غذایی آنها قابل استناد و حصول مجدد است.
در ارتباط با مقایسه فلور جلبکی دریاچه سد مهاباد هیچ اطلاعاتی در مورد تنوع فیتوپلانکتونی این تالاب یافت نشده، لیکن امکان بررسی نتایج و مقایسه آنها با تحقیقات قبلی مهیا نشد. به علت تنوع بالای جلبکهای تکسلولی مشاهده شده در ناحیه فوق و به علت گستردگی این تحقیق نتایج فوق در گزارش حاضر نشان داده نشد. این تحقیق نشان داد که در فصلهای مختلف تنوع جلبکی این ناحیه به شدت تابع شرایط اکولوژیک منطقه است (نتایج در این گزارش آورده نشده است). با توجه به اینکه دریاچه سد مهاباد زیستگاه بزرگی برای گونههای متنوعی از آبزیان محسوب شده، حتی در سالهای پیش نسبت به رهاسازی انواع مختلفی از ماهیان به این دریاچه مبادرت شده است، بررسی دقیق ترکیب فلور جلبکی این ناحیه ضروری تشخیص داده میشود.
Sample A:
Sample B:
شکل 4- توالی ناحیه ITS1 در گونههای جدا شده از خانواده Scenedesmaceae. توالی A به گونه Scenedesmus obliquus و توالی B به گونه Desmodesmus cuneatus, Hegewald 2002 مربوط است.
جدول 4- درصد کل اسیدهای چرب جلبکهای تکسلولی Scenedesmus obliquus و Desmodesmus cuneatus. حروف یکسان بیانگر عدم اختلاف معنیدار است (p>0.05).
نام عمومی |
Desmodesmus cuneatus |
Scenedesmus obliquus |
|
Saturated |
|
||
C14:0 |
Myristic |
0.154 a |
0.2894 b |
C16:0 |
Palmitic |
19.2421 a |
17.0224 b |
C18:0 |
Stearic |
3.9820 a |
2.2359 b |
C20:0 |
Arachidic |
1.8626 a |
1.1440 b |
C22:0 |
Behenic |
0.3597 a |
0.0477 b |
Monounsaturated |
|
||
C14:1n5 |
Myristoleic |
0.1221 a |
0.0552 b |
C16:1n7 |
Palmitoleic |
0.4624 a |
0.3575 b |
C18:1n9 |
Oleic |
17.9576 a |
25.4679 b |
C18:1n7 |
Vaccenic |
4.0077 a |
1.0128 b |
Polyunsaturated |
|
||
C18:2n6 |
Linoleic |
15.4528 a |
4.8955 b |
C18:3n3 |
α-Linolenic |
16.4033 a |
9.2719 b |
C18:3n6 |
γ-linolenic |
0.1285 a |
0.1799 b |
C18:4n3 |
Stearidonic |
0.3339 a |
0.3654 a |
C20:4n6 |
Arachidonic |
0.5395 a |
0.1387 b |
C20:5n3 |
Eicosapentaenoic |
0.1542 a |
0.1696 a |
C22:5n6 |
Docosapentaenoic |
NC |
1.0083 b |
C22:6n3 |
Docosahexaenoic |
0.5588 a |
0.2223 b |
در این تحقیق، شباهتهای مورفولوژیک بسیار نزدیک و تنوع بسیار زیاد خانواده Scenedesmaceae، بررسی مولکولی آنها را لازم و ضروری نمود. تکنیک مولکولی مؤثر به کار رفته در این تحقیق، پیش از این کارایی خود را در ردهبندی جلبکهای این خانواده با استفاده از توالی ناحیه ITS و 18S rDNA به اثبات رسانده بود (Baldwin, 1992; Lewis and Flechtner, 2004). با توجه به اهمّیت شناسایی سریع و دقیق گونههای خانواده Scenedesmaceae و با اشاره به تفاوتهای توالی مشاهده شده در بین گونههای مربوط به جنسهای مختلف این خانواده امکان استفاده از تکنیک RFLP نیز مفید به نظر میرسد.
تشکر و قدردانی
این پروژه با حمایت مالی و تجهیزاتی گروه زیستشناسی دانشگاه ارومیه و پژوهشکده آرتمیا و جانوران آبزی دانشگاه ارومیه به انجام رسید. بدین وسیله از همۀ کارشناسان این دو مرکز که ما را در اجرای این پروژه یاری نمودند، تشکر و قدردانی میشود.