Document Type : Original Article
Authors
. Department of Soil Science, Karaj Branch, Islamic Azad University, Karaj, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه.
نعناع فلفلی (Mentha piperita L.)، گیاهی علفی، چندساله و ریزومدار با ساقههای چهارگوش و برگهای متقابل به رنگ سبز و بسیار معطر است که از تلاقی دو گونۀ Mentha aquatica و Mentha viridis حاصل شده است (Ghahraman, 2004). مقدار مصرف اسانس نعناع فلفلی در کشورهای مختلف جهان به 7000 تن در سال میرسد که اهمیت و لزوم توسعۀ کشت آن را در نقاط مختلف کرۀ زمین نشان میدهد (Tiwari, 2016). اسانس نعناع فلفلی با ویژگیهای ضدباکتریایی، ضدقارچی، ضدمیکروبی، ضدعفونیکنندگی، ضد التهاب مخاط گلو و دهان، ضد خارش و سوزش و ضد نفخ کاربرد وسیعی دارد و در صنایع غذایی، بهداشتی و آرایشی، شیرینیسازی، نوشابهسازی و ادویهای استفاده میشود (Omidbaigi, 2009; Kumar et al., 2011). یکی از مهمترین اهداف تولید گیاهان دارویی، افزایش مقدار زیستتودۀ آنها با روشهای بهزراعی است و در این زمینه، تغذیه و تأمین عناصر غذایی پرمصرف و کممصرف اهمیت ویژهای دارد (Omidbaigi, 2005)؛ همچنین باتوجهبه آثار منفی ناشی از مصرف بیرویۀ سموم و کودهای شیمیایی، بسیاری از شرکتهای دارویی مواد خام حاصل از نظامهای پایدار و تولید سالم را ترجیح میدهند .(Carrubba et al., 2002; Griffe et al., 2003; Poorhadi, 2011). یکی از ارکان اصلی در کشاورزی پایدار، استفاده از کودهای زیستی با هدف حذف یا کاهش مصرف نهادههای شیمیایی است (Khan et al., 1992). کودهای زیستی، مواد حاصلخیزکنندۀ حاوی یک یا چند گونه از موجودات مفید خاکزیاند که با سازوکارهای مختلف سبب افزایش رشد و نمو گیاهان میشوند .(Rajendran and Devaraj, 2004; Akbarinia et al., 2006; Basu et al., 2008). بهطورکلی، سازوکارهای یادشده شامل دو گروه مستقیم و غیرمستقیم میشوند (Zahir et al., 2004)؛ کودهای زیستی بهشکل مستقیم با استفاده از سازوکارهای تثبیت زیستی نیتروژن، افزایش جذب و فراهمی عناصر غذایی، تولید تنظیمکنندههای رشد گیاهی و سیدروفورهای کلاتهکنندۀ آهن و محلولسازی فسفات، تغییر ریختشناسی ریشه و بهبود جوانهزنی سبب تحریک و افزایش رشد گیاهان میشوند (Shimon et al., 2004; .Ramezanian, 2005; Wu et al., 2005; Violent and Portugal, 2007) و بهشکل غیرمستقیم با استفاده از سازوکارهای مختلف آنتاگونیستی، آثار مضر بیمارگرهای گیاهی را خنثی یا تعدیل میکنند و سبب افزایش رشد گیاه میشوند (Klopper et al., 1989).
استفاده از باکتریهای محرک رشد گیاه مانند باکتریهای تثبیتکنندۀ نیتروژن و ریزموجودات حلکنندۀ فسفات به افزایش کیفیت گیاهان دارویی منجر میشود. باکتریهای تثبیتکنندۀ نیتروژن علاوهبر تثبیت نیتروژن، فیتوهورمونهایی مانند جیبرلیکاسید و ایندولاستیکاسید را آزاد میکنند که موجب تحریک رشد گیاهی، جذب عناصر غذایی و فتوسنتز میشوند؛ همچنین استفاده از کودهای زیستی در بهبود میزان مادۀ مؤثرۀ گیاهان دارویی مؤثر است Roshanpour et al., 2014)). هورمون اکسین در ریشهزایی نقش دارد و تولید این نوع هورمونها از باکتریهای بهکاررفته در کودهای زیستی میتواند یکی از ویژگیهای محرک رشدی گیاه باشد (Deaker et al., 2011). بررسی تأثیر کود زیستی سودوموناس بر گیاه آفتابگردان نشان داده است رشد رویشی گیاه در تیمار کود زیستی نسبت به تیمار کود شیمیایی بهطور معناداری متفاوت است و تعداد برگهای گیاه در تیمار کود زیستی افزایش مییابد (Suliman and Bajwa, 2010). گزارش شده است ترکیب نیتراژین، حلکنندۀ فسفات و ورمیکمپوست، درصد اسانس را نسبت به تیمار شاهد افزایش میدهد (Rezvani moghadam et al., 2013). در پژوهش Rahimi و همکاران (2020)، استفاده از کودهای زیستی قارچ میکوریزا و ازتوباکتر سبب افزایش جذب نیتروژن و پتاسیم در اندام هوایی شنبلیله شده است. در پژوهشی دیگر به افزایش درصد اسانس زنیان در اثر تلقیح بذر با ازتوباکتر و آزوسپیریلوم و محلولپاشی با باکتریهای یادشده اشاره شده است (Ghilavizadeh et al., 2013). در پژوهش Aghighi Shahverdi و همکاران (2019)، استفاده از کودهای زیستی نیتروژنه و فسفره در ترکیب با کودهای شیمیایی، عملکرد کمّی و کیفی گیاه ریحان را افزایش داده است. بر اساس مشاهدههای Hassan (2009)، تلقیح بذرهای چای ترش با مایۀ باکتریایی حاوی آزوسپیریلوم، باسیلوس و سودوموناس در ترکیب با نصف مقدار کود شیمیایی نیتروژن، فسفر و پتاسیم سبب افزایش عملکرد در کاسبرگ و ویژگیهای کیفی آن میشود. تأثیر مثبت کود زیستی بیوسولفور بهتنهایی یا در ترکیب با دیگر کودهای زیستی مانند نیتروکسین و فسفات بارور 2 در بهبود عملکرد و کیفیت گیاه دارویی بادرشبو اثبات شده است (Rahimzadeh et al., 2011). گیاه گشنیز تلقیحشده با ازتوباکتر و آزوسپیریلوم برتری محسوسی ازنظر وزن هزاردانه و عملکرد دانه نسبت به تیمار شاهد نشان داده است (Darzi et al., 2012). استفاده از نیتروکسین، بیوفسفر و بیوسولفور در گیاه کنجد (Jahan et al., 2013) و کاربرد ریزوباکترهای محرک رشد گیاه (آزوسپیریلوم و ازتوباکتر) در ذرت (Biari et al., 2008) سبب افزایش معنادار عملکرد دانه، عملکرد زیستی و اجزای تشکیلدهندۀ عملکرد نسبت به تیمار شاهد شده است. کاربرد باکتری باسیلوس روی گیاه ریحان سبب افزایش عملکرد اسانس و زیستتودۀ ریحان شده است (Banchio et al., 2009). عملکرد دانۀ کنجد در تیمار تلفیقی کودهای زیستی و شیمیایی کاهش یافته، ولی کاربرد همزمان کودهای زیستی و شیمیایی سبب افزایش کیفیت روغن و درصد اسیدهای چرب شده است (Mazrae et al., 2019). تلقیح گیاه نعناع فلفلی با قارچ P. indica، علاوهبر تحریک سنتز اسانس سبب افزایش جذب فسفر و پتاسیم شده است (Khalvandi et al., 2017). باتوجهبه اهمیت تغذیۀ سالم نعناع فلفلی و افزایش تولید، واردات و استفاده از کودهای زیستی در کشور، هدف پژوهش حاضر، مقایسۀ چند کود زیستی تجاری رایج روی ویژگیهای ریختی و غلظت عناصر غذایی (نیتروژن، فسفر و پتاسیم) گیاه نعناع فلفلی است.
مواد و روشها
بهمنظور مقایسۀ چند کود زیستی روی گیاه نعناع فلفلی، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با هفت تیمار و سه تکرار انجام شد. نشاهای نعناع فلفلی از مؤسسۀ تحقیقات گیاهان دارویی واقع در کرج تهیه شدند. تیمارهای آزمایش شامل شاهد (بدون مصرف کود)، کود زیستی چندمنظوره (حاوی باکتریهای ریزوبیوم، آزوسپیریلوم، سودوموناس و باسیلوس و عناصر ریزمغذی و آمینواسید) و کود زیستی بیومیک (حاوی ریزموجودات تثبیتکنندۀ نیتروژن و حلکنندۀ فسفات، عناصر ریزمغذی، هومیکاسید، فولویکاسید و آمینواسید) تهیهشده از شرکت فناورنانوپژوهشبیوزر، کود زیستی نیتروکارا (حاوی 108×3 سلول باکتری Azorhizobium caulinodans در هر میلیلیتر) و نیتروکارا طلایی (حاوی باکتریهای تثبیتکنندۀ نیتروژن Azospirillum lipoferum، Citrobacter amalonaticus و (Azorhizobium caulinodans از شرکت صنایع زیستفناوریکارا، کود زیستی فولزایمپلاس (حاوی Bacillus subtilis و Pseudomonas putida، کمپلکسهای آنزیمی و آمینواسید) از شرکت JH Biotech آمریکا و شرکت واردکنندۀ بازارگانکالا و مایۀ تلقیح (شامل سودوموناس، آزوسپیریلوم و ازتوباکتر با جمعیت 108 سلول در هر میلیلیتر) تهیهشده از مؤسسۀ خاک و آب بودند.
ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک ازجمله اسیدیته در گل اشباع و قابلیت هدایت الکتریکی در عصارۀ اشباع (Richards, 1954)، بافت خاک به روش هیدرومتری (Gee and Bauder, 1986)، فسفر قابلجذب (Olsen et al., 1954)، پتاسیم قابلجذب (Page et al., 1982) و نیتروژن کل (Bremner, 1960) تعیین شدند (جدول 1). خاک پساز وزنشدن به گلدانهای پنجکیلویی منتقل شد. بهمنظور اضافهکردن تیمارهای کودی، محلول 2 درصد از هر کود تهیه و پساز کشت، زمانی که چهار نشا در هر گلدان وجود داشت، در دو مرحله با فاصلۀ زمانی دو هفته به خاک اضافه شد. در طول دورۀ رشد (هشت هفته)، عملیات داشت شامل آبیاری در حدود 70 درصد ظرفیت زراعی و مبارزه با علفهای هرز انجام شد. پساز هشت هفته، طول ساقه، تعداد برگ در ساقه، وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی، غلظت نیتروژن، فسفر و پتاسیم در ریشه و اندام هوایی اندازهگیری شد.
اندازهگیری غلظت نیتروژن، فسفر و پتاسیم:پساز برداشت و جداسازی ریشه از اندام هوایی، گیاهان با آب مقطر شسته و پساز خشکشدن در دمای 70 درجۀ سانتیگراد، آسیاب شدند؛ سپس در کورۀ الکتریکی با دمای 550 درجۀ سانتیگراد خاکستر شدند و خاکستر حاصل با کلریدریکاسید 2 مولار عصارهگیری و از کاغذ صافی عبور داده شد ((Chapman and Pratt, 1961. بهمنظور اندازهگیری عناصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم بهترتیب از دستگاههای کجلدال (مدل 8400، شرکت Foss، دانمارک)، اسپکتروفتومتر (مدل 1280، شرکت Shimadzu، ژاپن) و فلیمفتومتر (مدل 410، شرکت Corning، انگلستان) استفاده شد.
تجزیهوتحلیل دادهها با نرمافزار SAS، مقایسه میانگینها با آزمون دانکن و رسم نمودارها با نرمافزار Excel انجام شد.
جدول 1- برخی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک آزمایششده
بافت |
رس |
سیلت |
شن |
اسیدیته |
هدایت الکتریکی |
نیتروژن کل |
فسفر قابلجذب |
پتاسیم قابلجذب |
|
(درصد) |
|
(دسیزیمنسبرمتر) |
(میلیگرمبرکیلوگرم) |
||||
لومرسی |
30 |
26 |
44 |
26/7 |
32/2 |
900 |
95/19 |
12/544 |
نتایج و بحث.
نتایج تجزیه واریانس نشان دادند تیمارهای کود زیستی روی تعداد ساقه، وزن تر ریشه، نیتروژن ریشه و فسفر اندام هوایی در سطح 1 درصد و روی تعداد برگ و نیتروژن اندام هوایی در سطح 5 درصد اثر معناداری دارند و سایر ویژگیها تحتتأثیر کودهای زیستی قرار نمیگیرند (جدولهای 2 و 3).
جدول 2- تجزیه واریانس ویژگیهای ریختی گیاه نعناع فلفلی
منابع تغییرات |
درجۀ آزادی |
میانگینمربعات |
||||||
طول ساقه |
تعداد ساقه |
تعداد برگ |
وزن تر ریشه |
وزن تر اندامهوایی |
وزن خشک ریشه |
وزن خشک اندام هوایی |
||
تیمار |
6 |
ns35/24 |
**36/18 |
*32/0 |
**25/4485 |
ns44/21 |
ns14/82 |
ns23/7 |
خطا |
28 |
43/12 |
23/4 |
12/0 |
11/1092 |
54/13 |
63/74 |
49/5 |
ضریب تغییرات(درصد) |
- |
53/15 |
15/15 |
17/19 |
91/38 |
12/12 |
37/39 |
13/11 |
کل |
34 |
26/494 |
32/227 |
58/5 |
74/57490 |
78/5 |
79/2582 |
18/197 |
ns، * و ** به ترتیب غیرمعنادار، معنادار در سطح 5 و 1 درصد هستند.
جدول 3- تجزیه واریانس عناصر غذایی ریشه و اندام هوایی در گیاه نعناع فلفلی
منابع تغییرات |
درجۀ آزادی |
|
میانگین مربعات |
||||||
ریشه |
|
اندام هوایی |
|||||||
نیتروژن |
فسفر |
پتاسیم |
|
نیتروژن |
فسفر |
پتاسیم |
|||
تیمار |
6 |
**179/0 |
ns013/0 |
ns136/0 |
|
* 329/0 |
**186/0 |
ns046/0 |
|
خطا |
28 |
027/0 |
021/0 |
265/0 |
|
128/0 |
039/0 |
020/0 |
|
ضریب تغییرات(%) |
- |
97/14 |
64/16 |
16/24 |
|
17/19 |
31/22 |
82/9 |
|
کل |
34 |
85/1 |
694/0 |
24/8 |
|
58/5 |
22/2 |
86/0 |
|
ns، * و ** به ترتیب غیرمعنادار، معنادار در سطح 5 و 1 درصد هستند.
شاخصهای رشدی: کاربرد کودهای زیستی سبب افزایش تعداد ساقۀ گیاه نعناع فلفلی نسبت به شاهد شد و این افزایش در تیمارهای فولزایمپلاس، بیومیک و چندمنظوره معنادار بود. کمترین تعداد ساقه در تیمار شاهد و بیشترین تعداد ساقه با کاربرد کود فولزایمپلاس مشاهده شد که با سایر کودهای زیستی بهجز بیومیک تفاوت معناداری داشت (شکل 1).
کودهای زیستی و شاهد ازنظر تعداد برگ در یک گروه آماری قرار گرفتند، ولی بیومیک با نیتروکارا طلایی و مایۀ تلقیح و همچنین فولزایمپلاس با نیتروکارا طلایی اختلاف معنادار داشتند. بیشترین تأثیر به کود بیومیک، چندمنظوره و فولزایمپلاس مربوط بود (شکل 2).
اثر کودهای زیستی روی وزن تر ریشه معنادار بود. بیشترین وزن تر (2/133 گرم) به مایۀ تلقیح مؤسسه مربوط بود که با کود زیستی نیتروکارا طلایی (104 گرم) و نیتروکارا (98 گرم) در یک گروه آماری قرار گرفت و با شاهد، فولزایمپلاس، بیومیک و چندمنظوره تفاوت معناداری داشت. کمترین وزن تر ریشه (80/44 گرم) به تیمار بیومیک مربوط بود، ولی با تیمار شاهد اختلاف معناداری نداشت (شکل 3).
شکل 1- اثر کودهای زیستی روی تعداد ساقه؛ حرفهای یکسان، نبود اختلاف معنادار با استفاده از آزمون دانکن را نشان میدهند.
شکل 2- اثر کودهای زیستی روی تعداد برگ؛ حرفهای یکسان، نبود اختلاف معنادار با استفاده از آزمون دانکن را نشان میدهند.
شکل 3- اثر کودهای زیستی روی وزن تر ریشه؛ حرفهای یکسان، نبود اختلاف معنادار با استفاده از آزمون دانکن را نشان میدهند.
کودهای زیستی استفادهشده حاوی باکتریهای آزادزی و همیار تثبیتکنندۀ نیتروژن و حلکنندۀ فسفات بودند. این کودها با سازوکارهای محرک رشد ازجمله تثبیت نیتروژن و انحلال فسفر نامحلول با تولید اسیدهای آلی و کاهش اسیدیته سبب افزایش جذب عناصر غذایی و بهتبع، افزایش انتقال آنها به بخش هوایی و درنتیجه، توسعۀ بخش هوایی شدند (Kader et al., 2002).
باکتریهای تثبیتکنندۀ نیتروژن مانند ازتوباکتر با ساخت و ترشح مواد زیستی، تأثیر مثبتی در توسعۀ سیستم ریشهای دارند و با بهبود جذب آب، عناصر غذایی و تثبیت زیستی نیتروژن، عملکرد گیاهان را تحتتأثیر قرار میدهند (Mirzakhani et al., 2014). Darzi و همکاران (2012) دریافتهاند استفاده از آزوسپیریلوم و ازتوباکتر سبب افزایش تعداد چتر در بوتۀ گیاه گشنیز میشود. Suliman و Bajwa (2010) افزایش رشد رویشی گیاه آفتابگردان و تعداد برگهای گیاه در تیمار کود زیستی را گزارش کردهاند. Poorhadi (2011) نشان داده است کود اوره و کودهای زیستی بهویژه نیتروکسین و سوپرنیتروپلاس سبب افزایش معنادار ارتفاع بوته و تعداد برگ در ساقۀ نعناع فلفلی نسبت به تیمار شاهد میشوند که میتواند ناشی از افزایش جذب نیتروژن باشد. نیتروژن با تأثیر بر فرایند فتوسنتز و تقسیم سلولی سبب ازدیاد رشد رویشی و سطح سبز گیاه میشود (Saikia et al., 2010). Koochaki و همکاران (2008) گزارش کردهاند کاربرد کودهای زیستی به افزایش ارتفاع و قطر بوته، وزن تر و خشک بوتۀ گیاه زوفا نسبت به شاهد منجر میشود و در این میان، کود سوپرنیتروپلاس و پسازآن، تیمارهای تلفیقی از ریزموجودات (مایکوریزا و سودوموناس فلورسنت) بیشترین تأثیر را در افزایش ویژگیهای مطالعهشده دارند. پژوهش Youssef و همکاران (2004) در زمینۀ اثر کودهای زیستی بر گیاه دارویی مریمگلی نشان داده است استفاده از کود زیستی حاوی آزوسپیریلوم و ازتوباکتر سبب افزایش وزن تر اندامهای هوایی گیاه در چینهای اول و دوم طی دو فصل میشود.
شاخصهای تغذیهای: بیشترین نیتروژن ریشه به میزان 49/1 درصد به کود بیومیک مربوط بود که افزایش 19/30 درصدی نسبت به تیمار شاهد (14/1 درصد) داشت؛ نیتروژن ریشه در این تیمار کودی نسبت به سایر کودهای زیستی بهطور معناداری افزایش یافت. سایر تیمارهای کودی و شاهد ازنظر تأثیر روی نیتروژن ریشه در یک گروه آماری قرار گرفتند (شکل 4). مقدار نیتروژن اندام هوایی در سطح 1 درصد تحتتأثیر کودهای زیستی قرار گرفت؛ بهطوریکه بیشترین تأثیر به کود زیستی بیومیک مربوط بود که با کود فولزایمپلاس و چندمنظوره در یک گروه آماری قرار گرفت و با کودهای زیستی نیتروکارا، نیتروکارا طلایی، مایۀ تلقیح مؤسسه و شاهد اختلاف معناداری داشت. نیتروژن اندام هوایی گیاه در تیمار بیومیک (26/2 درصد) افزایش معنادار 86/24 درصدی نسبت به تیمار شاهد (81/1 درصد) داشت. اگرچه کودهای فولزایمپلاس و چندمنظوره نیتروژن اندام هوایی گیاه را نسبت به تیمار شاهد افزایش دادند، این افزایش معنادار نبود (شکل 5).
شکل 4- اثر کودهای زیستی روی غلظت نیتروژن ریشه (بر حسب درصد)؛ حرفهای یکسان، نبود اختلاف معنادار با استفاده از آزمون دانکن را نشان میدهند.
شکل 5- اثر کودهای زیستی روی غلظت نیتروژن اندام هوایی (بر حسب درصد)؛ حرفهای یکسان، نبود اختلاف معنادار با استفاده از آزمون دانکن را نشان میدهند.
همانطور که مشاهده میشود کود بیومیک سبب افزایش نیتروژن ریشۀ گیاه نعناع فلفلی و بهتبع آن، افزایش میزان نیتروژن در اندامهای هوایی میشود؛ این کود حاوی ریزموجودات تثبیتکنندۀ نیتروژن و حلکنندۀ فسفات، هومیکاسید و فولویکاسید است و میتواند از طریق سازوکارهای مختلف مانند تثبیت نیتروژن، تولید هورمونهای محرک رشد و کاهش اسیدیته (Ramezanian, 2005; Wu et al., 2005). سبب افزایش جذب نیتروژن از طریق ریشه و اندام هوایی شود.
کودهای زیستی بهطور معناداری (P<0.01) روی فسفر اندام هوایی تأثیر گذاشتند. در بین کودهای زیستی، تنها کاربرد کود بیومیک توانست فسفر اندام هوایی را بهطور معناداری نسبت به شاهد کاهش دهد و تفاوت معناداری بین سایر کودهای زیستی با شاهد مشاهده نشد. بیشترین غلظت فسفر در اندام هوایی طی تیمار کود زیستی نیتروکارا (18/1 درصد) مشاهده شد که با کود چندمنظوره (05/1 درصد فسفر) و شاهد (99/0) در یک گروه آماری قرار گرفت، ولی با سایر کودهای زیستی تفاوت معناداری نشان داد. استفاده از نیتروکارا، فسفر اندام هوایی را 2/19 درصد نسبت به شاهد افزایش داد. فسفر اندام هوایی در تیمار چندمنظوره نیز در مقایسه با فسفر اندام هوایی در تیمارهای نیتروکارا طلایی، مایۀ تلقیح مؤسسه و بیومیک بهطور معناداری بیشتر بود (شکل 6). علت کاهش فسفر اندام هوایی در تیمار بیومیک را میتوان به افزایش غلظت نیتروژن در ریشه و اندام هوایی و درنتیجه، افزایش شاخ و برگ و وزن اندام هوایی گیاه در اثر تیمار یادشده و درنتیجه، اثر رقت ربط داد (Jarrell and Beverly, 1981).
Eid و همکاران (2006) گزارش کردهاند باکتریهای تثبیتکنندۀ نیتروژن با تولید مقادیر مناسب مواد تنظیمکنندۀ رشد گیاه مانند اکسین، جیبرلین، سیتوکینین و ویتامینهای گروه B، ریشهزایی گیاه و جذب مواد غذایی از خاک را بهبود میبخشند و درنتیجه، میزان نیتروژن و فسفر را در اندام هوایی افزایش میدهند. Mahfuz و Sharaf-Edin (2007) بیشترین و کمترین مقدار نیتروژن، فسفر و پتاسیم در بافت گیاه رازیانه را بهترتیب در تلقیح با باکتریهای تثبیتکنندۀ نیتروژن و در نمونههای تیمارشده با کودهای شیمیایی به دست آوردهاند. Hashemabadi و همکاران (2012) افزایش میزان جذب فسفر بهواسطۀ ریشۀ مریمگلی تیمارشده با کودهای زیستی فسفاته را ناشی از افزایش قابلیت دسترسی به فسفر و درنتیجۀ بهبود ظرفیت ریشه برای جذب فسفر و انتقال آن به بخش هوایی گیاه گزارش کردهاند. بر اساس مشاهدههای Ansari و همکاران (2015) در زمینۀ اثر کودهای زیستی مختلف (نیتروکسین، سوپرنیتروپلاس، بیوسوپرفسفات و فسفات بارور 2) روی لوبیا، کود نیتروکسین سبب افزایش معنادار غلظت نیتروژن بخش هوایی شد و کود فسفات بارور 2 در افزایش زیستتودۀ بخش هوایی گیاه سهم بیشتری داشت. کودهای زیستی نیتروکسین و سوپرنیتروپلاس ازنظر وزن خشک ریشه، مقدار پتاسیم بخش هوایی، مقدار جذب فسفر و آهن ریشه تفاوت معناداری با شاهد نداشتند.
شکل 6- اثر کودهای زیستی روی غلظت فسفراندام هوایی (بر حسب درصد)؛ حرفهای یکسان، نبود اختلاف معنادار با استفاده از آزمون دانکن را نشان میدهند.
جمعبندی
در بسیاری از ویژگیهای اندازهگیریشده، تفاوت محسوسی بین کودهای زیستی و شاهد مشاهده نشد که این امر میتواند بهعلت وجود سویههای بومی و شرایط خاک ازجمله زیادبودن مقدار فسفر و پتاسیم خاک مطالعهشده باشد؛ اما اثر کودهای زیستی متفاوت بود. در بین کودهای زیستی استفادهشده در پژوهش حاضر، کود زیستی بیومیک از شرکت بیوزر روی درصد نیتروژن ریشه و اندام هوایی و تعداد برگ گیاه نعناع فلفلی و کود زیستی نیتروکارا از شرکت صنایع زیستفناوری کارا روی فسفر اندام هوایی نتیجۀ مطلوبی داشتند. تأثیر متفاوت کودهای زیستی از ترکیبات تشکیلدهندۀ این کودها ناشی میشود. در بین کودهای بررسیشده، کود خارجی (فولزایمپلاس) نیز استفاده شد که تفاوت چشمگیری با کودهای تولیدشده در کشور نداشت و میتوان از کودهای تولید داخل با هزینۀ کمتر و با کیفیتی مشابه به کود خارجی استفاده کرد