Document Type : Original Article
Authors
1 Lorestan Agricultural and Natural Resources Research and Education Center, AREEO, Khorramabad, Iran
2 Division of Botany, Institude of forest and rangelands, AREEO, Tehran, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
پوشش گیاهی مناطق مرطوب دستکم در بخشی از حیات خود به آب وابستگی نشان میدهد و شرایط غرقابی و آبگرفتگی را در دورهای بهنسبت طولانی از فصل رویش (وضعیت بیهوازی که در بخش فوقانی ایجاد میشود) تحمل میکند (Lopez et al., 2013). پوشش گیاهی مناطق مرطوب کربن را در جوامع گیاهی خودش ذخیره میکند، اما خاک بدون رطوبت آن را بهشکل دیاکسیدکربن به جو انتشار میدهد؛ بنابراین، پوشش گیاهی مناطق مرطوب میتواند حفاظت و پایداری اتمسفر و تعدیل شرایط آبوهوایی جهانی را تأمین کند (Finlayson et al., 1999; Davidson, 2014). مناطق آلپ بالاتر از منطقۀ جنگلی یا پوشش درختی (Timber line) قرار دارند و ازآنجاکه خشکی در بیشتر مناطق دیده میشود، تشخیص آن با این تقسیمبندی آسان نیست (Noroozi et al., 2008). مناطق کوهستانی بهعلت تفاوت در ارتفاع، شیب، جهت و ساختار زمینشناختی، طیف گستردهای از انواع پوشش گیاهی را در بر میگیرند (Körner, 2004; Kamrani et al., 2010). وجود مناطق مرطوب کوهستانی سبب تنوع جوامع گیاهی و افزایش غنای گونههای گیاهی محلی و منطقهای شده است که پتانسیل بسیار زیادی برای حفاظت از تنوع زیستی دارند (Brose, 2001; Finlaysonand D’Cruz, 2005; Flinn et al., 2008). گونههای بسیار زیادی از میکروبها، گیاهان، حشرات، دوزیستان، خزندگان، پرندگان و پستانداران میتوانند بخشی از اکوسیستم مناطق مرطوب باشند؛ هرچند آبوهوا، ریختار منطقه (توپولوژی)، زمینشناسی و جریان و فراوانی آب در تعیین گیاهان و جانورانی که در هر رویشگاه قرار دارند، تأثیر میگذارد و بههمینعلت، پوشش گیاهی رویشگاههای مناطق مرطوب با یکدیگر تفاوت دارد (Finlaysonand D’Cruz, 2005; Carpenter et al., 2011; Russi et al., 2013; Costanza et al., 2014).
بخش عمدۀ لرستان در ناحیۀ کوهستانی واقع شده است. بیشترین مقدار بارش (750 تا 950 میلیمتر) استان لرستان در مناطق کوهستانی و عمدتاً بهشکل برف است. برف نقش مخزن طبیعی را ایفا میکند که ذوب تدریجی آن سبب پیدایش پوشش گیاهی مناطق مرطوب و حضور بیشتر گیاهان در عرصههای کوهستانی میشود (Rakhmatullaev et al., 2013). Asri و Mehrnia (2002)، Dehshiri و Goudarzi (2005)، Abrari Vajari و Veiskarami (2005)، Yarahmadi و همکاران (2009)، Mehrnia و Ramak (2014) و Dehshiri و Mahdavar (2016) مطالعههایی را به روش فلوریستیک در مناطق کوهستانی استان لرستان انجام دادهاند.
پوشش گیاهی مناطق مرطوب کوهستانی با همۀ خدماتی که ارائه میدهند، هنوز بهخوبی شناسایی یا حفاظت نشدهاند (Daily et al., 1997; Hájková et al., 2006; Xu et al., 2019). پژوهش بیشتر در زمینۀ پوشش گیاهی مناطق مرطوب و همچنین تنوع زیستی و ارزش آب سبب بهبود راه حلهای مدیریت، اقدامات و ابزارهای لازم برای حمایت از تنوع زیستی میشود و درنهایت، ارزش پوشش گیاهی مناطق مرطوب با تصمیمگیری و برنامهریزی استفاده از زمین ادغام و سبب حفاظت از این مناطق و کاستن فشارهای وارده بر آنها میشود (Xu et al., 2019).
حضور هر گونه (ژنوتیپ) در هر زیستگاه ترکیبی از اثر اصلی محیط (اثر میانگین محیطها)، اثر اصلی ژنوتیپ (اثری که ژنوتیپها بر هم دارند) و اثر متقابل ژنوتیپ و محیط (G×E) است (Yan and Kang, 2003). بهطور معمول، اثر اصلی ژنوتیپ و اثر متقابل ژنوتیپ و محیط میزان کمتری از تغییرات را توجیه میکنند، اما بررسی همین دو اثر به ارزیابی زیستگاه گونه و تعیین سازگاری و پایداری گونه در محیط منجر میشود. روش Biplot، ابزار بسیار مفیدی برای ارزیابی چشمی و تفسیر پاسخ ژنوتیپها، محیطها و اثر متقابل آنهاست (Setimela et al., 2007, Kochaki et al., 2012; Pourmeidani et al., 2016). بایپلات، نمایش گرافیکی و ارائۀ رفتار همزمان دو منبع متغیر است (Yan et al., 2000). یکی از ویژگیهای این نرمافزار آن است که محیطهای ایدئال و بهترین گونهها (که شاید در مطالعۀ ما موجود نباشند) را نشان میدهد؛ به عبارتی، شناخت نیازهای هر گونه سبب معرفی زیستگاههایی میشود که با نیاز گونه متناسب باشند؛ ازجمله پژوهشهایی که با این نرمافزار در ایران انجام شدهاند، عبارتند از: Pourmeidani و همکاران (2016)، Shamsi و Karimzadegan (2017)، Kochaki و همکاران (2012) و Rasoli و Dolati Baneh (2018). هدف پژوهش حاضر، معرفی، شناسایی و بررسی عوامل مؤثر بر پراکنش گیاهان مناطق مرطوب پنج منطقۀ کوهستانی استان لرستان (شکل 1) برای منظورکردن آنها در برنامهریزیها و سیاستگذاریهای زیستمحیطی است.
مواد و روشها
بهمنظور انجام پژوهش حاضر، پنج منطقۀ کوهستانی در دامنههای ارتفاعات گرین، اشترانکوه، سفیدکوه (دره سماق)، نوژیان و ریمله انتخاب و طی سالهای 1390 تا 1395 بررسی شدند (شکل 1). نمونهبرداری از زیستگاههای مرطوب (مناطق برفی، مناطق دارای برفابها، چشمههای دائمی و فصلی، مرغزارها و سیاهآبهای کوهستانی) انجام شد. گیاهان آوندی جمعآوری و شناسایی شدند و در هرباریوم مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی لرستان نگهداری میشوند. شناسایی نمونهها بر اساس روشهای رایج و با مراجعه به منابع فلوری (Rechinger, 1963-2015; Davis, 1965-1988; Townsend and Guest, 1960-1985; Maassoumi, 1986-2011; Assadi et al., 1988-2019) انجام شد. بهمنظور شناسایی نمونههای مشکوک از متخصصان گیاهشناسی در مؤسسۀ تحقیقات جنگلها و مراتع کشور نظرخواهی شد. اسامی اختصاری مؤلفان گونهها با نمایۀ بینالمللی نامهای گیاهی (IPNI, 2013) یکسانسازی شد. گیاهان شناساییشده بر اساس سیستم APG III (Angiosperm Phylogeny Group, 2009) تقسیمبندی شدند. بهمنظور تعیین شکلهای زیستی مختلف گیاهان منطقه از روش مرسوم Raunkiaer (1934) استفاده شد. پراکنش جغرافیایی گونههای گیاهی منطقه باتوجهبه مناطق انتشار آنها در ایران و سایر کشورها و بر اساس تلفیقی از تقسیمبندی جغرافیایی رویشهای ایران Takhtajan (1986) و Zohary (1973) تشخیص داده شد. بهمنظور بررسی طبقههای حفاظتی گونههای گیاهی منطقه از معیارهای IUCN (McNeely and Miller, 1983) و Jalili و Jamzad (1999) استفاده شد.
بهمنظور بررسی متغیرهای محیطی در نقاط جمعآوری، علاوهبر ثبت موقعیت جغرافیایی، ارتفاع و شیب منطقه، ویژگیهای شیمیایی آب و سایر ویژگیها مطابق جدول 1 بررسی شدند. pH و EC آب هر نمونه با استفاده از الکترود الکتریکی pHمتر و ECمتر اندازهگیری شد. در پژوهش حاضر، شاخصهای مدنظر با نرمافزار GGE biplot و شیوۀ تأثیرپذیری از متغیرهای زیستگاهی تجزیهوتحلیل شدند.
شکل 1- نقشۀ پراکنش مناطق کوهستانی مطالعهشده؛ A. کوههای گرین، B. کوههای ریمله، C. کوههای منطقۀ اشترانکوه، D. چشمههای کوهستانی، E. منطقۀ نوژیان (تاف)
جدول 1- ویژگیهای مطالعهشده در مناطق کوهستانی
دامنه |
ارتفاع |
شیب |
رژیم آبی |
نوع بستر |
ساختار رویشی |
1 |
1800-1500 |
15˂ملایم |
P ≡ Permanent ( Melting snow , surfacewater ≥ 80% of the time) |
R ≡ Rock |
T ≡ Tree
|
2 |
2100-1800 |
25-15 |
NP ≡ Non-permanent( Melting snow , surfacewater < 80% of the time) |
M ≡ Mineral |
Sh ≡ Shrub |
3 |
2100-2500 |
35-25 |
Sp=spring |
P ≡ Peat |
HC ≡ Caulescent herb |
4 |
2800-2500 |
55-35 |
|
|
Se ≡ Sedge |
5 |
3200-2800 |
55 ≥ تند |
|
|
Gr≡ Tall grass |
نتایج.
نتایج بررسی متغیرهای محیطی مطالعهشده (ارتفاع و شیب منطقه، ویژگیهای شیمیایی آب و سایر ویژگیها) در نقاط جمعآوری در جدول 2 آورده شدهاند.
جدول 2- نتایج بررسی شاخصهای مطالعهشده در پنج منطقۀ کوهستانی
مکان |
هدایت الکتریکی (Ec. 106) |
ارتفاع |
شیب |
pH |
رژیم آبی |
نوع بستر |
تیپ رویش |
A |
330 |
2800-3000 |
تند |
84/6 |
NP |
R |
HC |
A |
330 |
2800-3000 |
تند |
84/6 |
NP |
R |
HC |
A |
330 |
2800-3000 |
تند |
84/6 |
NP |
R |
HC |
A |
330 |
2800-3000 |
تند |
84/6 |
NP |
R |
HC |
A |
330 |
2800-3000 |
تند |
84/6 |
NP |
R |
HC |
B |
424 |
2100 |
ملایم |
32/7 |
NP |
M / R/P |
Sh / Se / HC |
B |
424 |
2100 |
ملایم |
32/7 |
NP |
M / R/P |
Sh / Se / HC |
B |
424 |
2100 |
ملایم |
32/7 |
NP |
M / R/P |
Sh / Se / HC |
B |
424 |
2100 |
ملایم |
32/7 |
NP |
M / R/P |
Sh / Se / HC |
B |
424 |
2100 |
ملایم |
32/7 |
NP |
M / R/P |
Sh / Se / HC |
C |
370 |
2800-3200 |
تند |
21/7 |
P |
R |
T/Sh / Se / HC |
C |
370 |
2800-3200 |
تند |
21/7 |
P |
R |
T/Sh / Se / HC |
C |
370 |
2800-3200 |
تند |
21/7 |
P |
R |
T/Sh / Se / HC |
C |
370 |
2800-3200 |
تند |
21/7 |
P |
R |
T/Sh / Se / HC |
D |
420 |
1900 |
ملایم |
5/7 |
P |
M / R/P |
T/Sh / Se |
D |
420 |
1900 |
ملایم |
5/7 |
P |
M / R/P |
T/Sh / Se |
D |
420 |
1900 |
ملایم |
5/7 |
P |
M / R/P |
T/Sh / Se |
D |
420 |
1900 |
ملایم |
5/7 |
P |
M / R/P |
T/Sh / Se |
D |
420 |
1900 |
ملایم |
5/7 |
P |
M / R/P |
T/Sh / Se |
E |
542 |
2100 |
ملایم |
42/7 |
NP |
M / R/P |
Sh / Gr |
E |
542 |
2100 |
ملایم |
42/7 |
NP |
M / R/P |
Sh / Gr |
E |
542 |
2100 |
ملایم |
42/7 |
NP |
M / R/P |
Sh / Gr |
E |
542 |
2100 |
ملایم |
42/7 |
NP |
M / R/P |
Sh / Gr |
E |
542 |
2100 |
ملایم |
42/7 |
NP |
M / R/P |
Sh / Gr |
فلوریستیک و غنای گونهها: در مناطق نمناک کوهستانی، تعداد 237 گونه در 153 جنس و 44 تیرۀ گیاهی جمعآوری و شناسایی شدند (پیوست 1). تیرههای گندمیان (Poaceae)، نعناعیان (Lamiaceae)، بقولات (Papilionaceae)، چتریان (Apiaceae)، کاسنیها (Asteraceae) و سیپراسه (Cyperaceae) بیشترین تعداد گونهها را در بین 44 تیرۀ گیاهی شناساییشده داشتند؛ همچنین تعداد 21 گونۀ انحصاری برای ایران شناسایی شد.
طیف زیستی و پراکنش جغرافیایی گیاهان منطقه:بر اساس سیستم Raunkiaer (1934)، اشکال زیستی گونهها در منطقه به پنج شکل زیستی اصلی تقسیم شدند (شکل2)؛ بهطوریکه فانروفیتها 7 درصد (17 گونه)، کامفیتها 7 درصد (16 گونه)، همیکریپتوفیتها 41 درصد (98 گونه)، ژئوفیتها 19 درصد (45 گونه) و تروفیتها 26 درصد (61 گونه) فلور منطقه را تشکیل دادند. پساز تعیین شکلهای زیستی تمام گونهها و تقسیمهای زیرگونهای جمعآوریشده از گیاهان، طیف شکلهای زیستی ترسیم شد (شکل 2).
پراکنش جغرافیایی:مطالعۀ پراکنش جغرافیایی گونهها نشان داد بیشترین درصد گونهها به عناصر ناحیۀ ایرانی-تورانی تعلق دارد؛ بهطوریکه ناحیۀ ایرانی-تورانی بهتنهایی 39 درصد گونهها را به خود اختصاص داد و نواحی ایرانی-تورانی/مدیترانهای (IT-M) با 11 درصد، ایرانی-تورانی/مدیترانهای-اروپا-سیبری (IT-M-ES) با 11 درصد و جهانوطن (Cosm) با 11 درصد بهترتیب در رتبههای بعدی قرار گرفتند (شکل 3).
نتایج آنالیز واریانس: نتایج زیر (جدول 3) بر اساس آنالیز واریانس دادههای جدول 2 به دست آمدند.
شکل 2- درصد فراوانی شکلهای زیستی گیاهان جمعآوریشده از پنج منطقۀ کوهستانی؛ Th.: تروفیت، Ch.: کامفیت، He.: همیکریپتوفیت، Ge.: ژئوفیت، Ph.: فانروفیت
شکل 3- فراوانی نواحی رویشی گیاهان مطالعهشده در پنج منطقۀ کوهستانی؛ ES: اروپا-سیبری، IT: ایرانی-تورانی،M: مدیترانهای، SS: صحرا-سندی، Cosm: جهانوطن
جدول 3- تجزیه واریانس اثر تیمارها بر صفتهای مختلف
ارتفاع |
منطقه |
بستر |
رژیم آبی |
شیب |
pH |
هدایت الکتریکی |
درجه آزادی |
منابع تغییرات |
⃰⃰⃰ ⃰⃰⃰429/17 |
⃰⃰⃰ ⃰⃰⃰429/17 |
⃰⃰⃰ ⃰⃰⃰714/5 |
⃰⃰⃰ ⃰⃰⃰878/1 |
⃰⃰⃰ ⃰⃰⃰ 429/17 |
⃰⃰⃰ ⃰⃰⃰ 082/1 |
⃰⃰⃰ ⃰⃰⃰529/43755 |
3 |
تیمار |
297/0 |
297/0 |
264/0 |
026/0 |
297/0 |
54/0 |
707/1792 |
26 |
اشتباه آزمایش |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
29 |
کل |
⃰⃰ ⃰⃰⃰ اختلاف معنادار در سطح 1 درصد
.نتایج تجزیهوتحلیل متغیرهای زیستگاهی با استفاده از GGE biplot: بهمنظور ارزیابی شاخصهای مؤثر بر متغیرهای زیستگاهی از روش GGE biplot استفاده شد و نتایج آن نشان دادند مجموع دو مؤلفۀ اصلی اول و دوم برابر 1/98 درصد است (Pc1=84.2%, Pc2= 13.9%)؛ به عبارتی، هر Biplot 1/98 درصد تغییرات دادههای مطالعهشده را توجیه میکند. پراکنش ویژگیهای مختلف و محیطهای بررسیشده بر اساس دو مؤلفه ترسیم شد. شکل 4 نشان میدهد EC در رویشگاههای نوژیان و دره سماق زیاد است و کمترینEC به گرین، اشترانکوه و ریمله تعلق دارد. شکل 5 نشان میدهد باثباتترین و پایدارترین رژیم آبی (RW) به دره سماق و ناپایدارترین رژیم آبی به گرین و اشترانکوه مربوط است و ریمله و نوژیان ازنظر رژیم آبی ثبات کمتری دارند. شکل 6 نشان میدهد عاملهای رژیم آبی، EC و جنس بستر بیشترین اثر را بر رویشگاه گونهها دارند و pH تفاوت محسوسی بین رویشگاهها نشان نمیدهد. شکل 7، ویژگیها و محیطهای ایدئال را با استفاده از روش گرافیکی GGE biplot نشان میدهد؛ ایدئالترین رویشگاه، دره سماق است و نوژیان به شرایط ایدئال نزدیک است. شکل 8، همبستگی زیستگاهها را نشان میدهد. محیطهایی که زاویۀ کمتری دارند، همبستگی بیشتری باهم نشان میدهند. در این شکل، نوژیان و دره سماق همبستگی زیادی باهم دارند و همچنین محیطهای اشترانکوه، گرین و ریمله همبستگی مثبت و زیادی باهم نشان میدهند. شکل 9، شناسایی ابرمحیطها و بهترین ویژگی در هر محیط را نشان میدهد. منطقۀ نوژیان و دره سماق در بخشی قرار گرفتهاند که رژیم آبی و EC زیادی دارد. اشترانکوه، گرین و ریمله در یک محیط قرار گرفتهاند. شکل 10، ارتباط تیپهای رویشی و شاخصهای مؤثر در پراکنش را نشان میدهد. تیپ رویشی T/Sh/Se/He بیشترین ارتباط را با رژیم آبی دارد.
شکل 4- میزان وابستگی رویشگاهها به EC
شکل 5- میزان وابستگی رویشگاهها به رژیم آبی (RW)
شکل 6- عاملهای دارای بیشترین اثر روی رویشگاه گونهها شامل رژیم آبی، EC، pH و جنس بستر
شکل 7- تعیین ایدئالترین رویشگاه با استفاده از روش گرافیکی GGE biplot
شکل 8- همبستگی رویشگاهها؛ محیطهایی که دارای زاویۀ کمتری باشند، همبستگی بیشتری باهم دارند.
شکل 9- شناسایی ابرمحیطها و بهترین ویژگی در هر محیط
شکل 10- ارتباط بین تیپهای رویشی و شاخصهای مؤثر در پراکنش
بحث.
بررسی روابط زیستگاهی مطالعهشده با استفاده از روش گرافیکی GGE biplot (شکل 7) نشان داد زیستگاههای مطالعهشده به دو گروه تقسیم میشوند و همبستگی زیادی در هر گروه وجود دارد که به معنای وجود شاخصهای مشابه در این زیستگاهها و درنتیجه، حضور شکلهای زیستی مشابه است. باتوجهبه نتایج، رژیم آبی، جنس بستر، شیب و محدودۀ ارتفاعی از عوامل اصلی جداکنندۀ زیستگاهها و غنای گونهای در مناطق مطالعهشده هستند؛ بنابراین، دو گروه زیستگاه مرطوب کوهستانی متمایز وجود دارند: زیستگاههای مرطوب کوهستانی بالای خط درختی (ارتفاعات گرین، اشترانکوه و ارتفاعات ریمله) و زیستگاههای مرطوب کوهستانی پایین خط درختی (نوژیان و دره سماق چگنی).
الف- زیستگاههای مرطوب کوهستانی بالای خط درختی (ارتفاعات گرین، اشترانکوه و ریمله): بر اساس نتایج، گیاهان این گروه کمتر از 80 درصد زمان در طول سال را در مجاورت آب و خاکهای آبدار قرار دارند؛ در این مناطق مرطوب و نمناک، گیاهان عمدتاً به آب حاصل از ذوب برفها وابسته هستند. این گیاهان سازگاری بیشتری به جنس بستر صخرهای و ارتفاعات بالا دارند. گیاهان این ارتفاعات عمدتاً کپهای و کریپتوفیتها هستند که با رطوبتهای فصلی حاصل از ذوب برفها به حیات خود ادامه میدهند و اواخر مردادماه به زندگی بطئی یا کند وارد میشوند. گیاهان رویشیافته در ارتفاعات گرین و اشترانکوه بسیار به هم شبیه هستند و در گروه گیاهان وابسته به خاک مرطوب (hydric soil) قرار دارند (Vepraskas et al., 2019). شاخصهای وابستگی به برفابها، شیب، ارتفاع و بستر صخرهای سبب همبستگی زیادی بین این دو زیستگاه شدهاند. این ارتفاعات در مقایسه با سایر مناطق دارای فلور غنیتری است که ممکن است به دلایل زیر باشد:
1- یخچالها و برفچالهای متعددی که بر اثر انحلال در سنگهای آهکی به وجود آمدهاند و در سراسر کوههای گرین و اشترانکوه تشکیل شدهاند؛ این فروچالهها در فصلهای سرد سال از برف پر میشوند و تعداد زیادی از گیاهان با آبهای حاصل از ذوبشدن برفها در این برفچالها رویش میکنند. یخچالها و برفچالهای کوهستانی یادشده تسهیلکننده و عامل مهمی برای تنوع زیستی مناطق کوهستانی هستند (Barthlott et al., 2005; Hájková et al., 2006).
2- فشردهسازی مناطق زیستمحیطی در فواصل کوتاه (Compression of life zones): در مناطق دشتی، شرایط آبوهوایی مختلفی که بیش از هزاران کیلومتر از یکدیگر فاصله دارند، ممکن است در یک دامنۀ کوه قرار گرفته باشند و سبب فشردهسازی مناطق آبوهوایی در مسافتهای کوتاه شوند؛ بهطوریکه تفاوت دمایی مناطق پاییندست و بالادست و میزان نزولات جوی کاملاً محسوس و تأثیرگذار است (Körner, 2004; Kamrani et al., 2010; Mittermeier et al., 2011)؛ این فشردهسازی مناطق زندگی، هرکدام با موجودی زیستی مشخصۀ خود، مجموعهای از تنوع زیستی متضاد را در کوهها ایجاد میکند. توپوگرافی بسیار متنوعی در کوههای مرتفع گرین و اشترانکوه شکل گرفته است که در ترکیب با تنوع بستر، رژیم آبی و غذایی مرتبط به تنوع زیستی شکنندهای منجر شده است (Baron et al., 2009). این مناطق کوهستانی، محل بسیار خوبی برای دیدن گیاهانی هستند که هرگز در مناطق پاییندست دیده نشدهاند (Flinn et al., 2008). در منطقۀ بالای کمربند کوهستانی، عناصر ایرانی-تورانی بالاترین نسبت را دارند که نشان میدهد منطقه بدون پوشش درختی کوهستان غنی از گونههای اندمیک هستند و این با نظر Korner (2004) که بیان کرد منطقۀ آلپی کوهستانی دارای بیشترین تعداد عناصر انحصاری است و نقاط داغ تنوع زیستی به شمار میآید، مطابقت دارد. این ارتفاعات نقاط داغ تنوع زیستی هستند؛ لزوما نه در تعداد مطلق گونهها، بلکه در تعداد گونههای نادر و گونههای در معرض خطر و گونههای بسیار در معرض خطر که نیازهای خاص زیستگاهی دارند و بهطور انحصاری در این مناطق کوهستانی یافتمی شوند (Flinn et al., 2008). ازجمله گونههایی که عمدتاً در بالای کمربند کوهستانی رویش دارند و جزو گونههای نادر و گونههای در معرض خطر وابسته به رطوبت برفابها هستند، میتوان به نمونههای زیر اشاره کرد: Azilia eryngioides، Dracocephalum kotschyi،Artemisia persica، Tetrataenium lasiopetalum، Dionysia gaubana، Smyrnium cordifolim، Allium jesdianum، Ziziphora clinopodioides، Tanacetum kotschyi و Nepeta cryspa. گیاهان یادشده اغلب استفادۀ دارویی و خوراکی دارند؛ بهطوریکه بهمحض ذوبشدن برفها، بهرهبرداران محلی آنها را برداشت میکنند. گونۀJuniperus excelsaکه در مناطق کوهستانی دامنههای اشترانکوه، درون شیار سنگها و صخره ها مستقر است، در برابر وزش بادهای سنگین و سرد (کولاک) و در برابر برفهای شدید به ارتفاع بیش از 2 متر مقاومت و سازگاری دارد. در مطالعههای پیشین به بیشتر این گونههای وابسته به برفابها اشاره نشده است. (Asri and Mehrnia, 2002; Dehshiri and Goudarzi, 2005; Abrari Vajari and Veiskarami, 2005; Yarahmadi et al., 2009; Mehrnia and Ramak, 2014; Dehshiri and Mahdavar, 2016)؛ علاوهبراین، ارتفاعات اشترانکوه تنوع زیادی از گیاهان Epiphyte مانند خزه و سرخس دارد که جزو مهمی از این غنای گونهای هستند و در سایر مناطق خشک کوهستانی استان حضور ندارند.
گیاهان منطقۀ کوههای ریمله: این گیاهان کاملاً به برفاب وابسته هستند و بهمحض ذوبشدن برفها، در مرحلۀ گلدهی قرار دارند.Ficaria kochii،Moraea sisyrinchium،Bellevalia fominii،Scilla persica،Tulipa humilis، Arum giganteum و گونهRanunculus aquaticus از گونه های آبزی هستند و در چشمهها ی حاصل از ذوب برفها که آبهای سرد و تمیزی دارند، میرویند و در سایر مناطق مطالعهشده مشاهده نمیشوند.
گونههای گیاهی زیستگاههای مرطوب کوهستانی بالای خط درختی بهشدت به سرما و رطوبت حاصل از برفابها وابستهاند؛ گیاهان یادشده به مدیریت حفاظتی و نگهداری قوی نیاز دارند؛ زیرا اکوسیستمهایی که در آن زندگی میکنند، شکننده هستند و اغلب بسیار محدود، کوچک و بهشکل ایزوله در مناطق مرتفع کوهستانی قرار دارند (Hájková et al., 2006; Flinn et al., 2008). باتوجهبه آثار گرمشدن آبوهوا و چرای فشرده در بخشهای زیادی از مناطق کوهستانی، انتظار میرود فشار بیشتری بر این گیاهان مقاوم به سرما وارد شود (Spehn et al., 2006). بسیاری از این گیاهانبالقوه جزو گونه های نادر، در معرض خطر و آسیبپذیر قرار دارند و براساس معیارهای بینالمللی حفاظت از طبیعت (IUCN)، با عنوان «بهشدت در معرض خطر (critically endangered)» طبقهبندی میشوند (Noroozi et al., 2008; Sloan et al., 2014). حضور فراوان گونههای انحصاری منطقۀ ایرانی-تورانی (91 گونه) و 21 گونۀ انحصاری ایران بر اساس نتایج جدول 1، تایید کننده مطلب یادشده است. بهطورکلی، بسیاری از گونههای همیکریپتوفیت و پشتهای چوبیشده و خاردار، تیپهای گیاهی را در دو منطقۀ گرین و اشترانکوه مشخص میکنند و این مطلب با مطالعۀ Dehshiri و Mahdavar (2016) مطابقت دارد. به اعتقاد Archibold (1995)، فراوانی گیاهان کریپتوفیت و همیکریپتوفیت در یک منطقه نشاندهندۀ اقلیم سرد و کوهستانی است.
ب- ماندابهای کوهستانی پایین خط درختی: بر اساس نتایج،گیاهان این گروه بیشتر از 80 درصد زمان در طول سال در مجاورت آب و خاکهای آبدار قرار دارند. طبق نتایج روش گرافیکی GGE biplot، ایدئالترین رویشگاه، دره سماق است و نوژیان به شرایط ایدئال نزدیک است. علت همبستگی زیاد دو زیستگاه یادشده، وجود شاخصهای جنس بستر، EC مشابه، وجود آب دائمی و وابستگی کمتر به برفابها است.ترکیب گیاهی این مناطق مرطوب شباهت زیادی با یکدیگر دارد، ولی دو منطقۀ یادشده (مناطق نوژیان و دره سماق چگنی) در برخی عناصر گیاهی باهم تفاوت دارند که به شرح زیر است:
1- گیاهان زیستگاههای مرطوب کوهستانی منطقۀ نوژیان:Hordeum brevisubulatum ازجمله گیاهان وابسته به خاکهای مرطوب است که در مراتع سیاهآب منطقه رویش دارد. جنس Hordeum از گیاهان مقاوم به شوری است (Garthwaite et al., 2005) و باتوجهبه نتایج، هدایت الکتریکی (EC) زیاد در این رویشگاهها مشکلی برای این گونۀ گیاهی ایجاد نمیکند. ماندابهای این منطقه گونۀ شاخص ترشک (elburensisRumex) را دارند که در مناطق پاییندست حوزه و در نمزارها و کنار چشمهها و رودخانۀ منطقه دیده میشود.
2- منطقۀ دره سماق چگنی: نتایج روش گرافیکی GGE biplot نشان دادند ایدئالترین رویشگاه، دره سماق است؛ زیرا دارای پایدارترین رژیم آبی با چشمههای گلی است که محل رویش درخت سُماق (Rhus coriaria) هستند. این گونه در مناطق کوهستانی کنار چشمهها و اراضی مرطوب میروید. در این رویشگاه، جنس بستر از مواد معدنی، پیتی و شنی است. در مطالعههای پیشین در زمینۀ فلور لرستان (Asri and Mehrnia 2002; Dehshiri and Goudarzi, 2005; Abrari Vajari and Veiskarami, 2005; Yarahmadi et al., 2009; Mehrnia and Ramak, 2014; Dehshiri and Mahdavar, 2016)، این رویشگاه و عناصر بارز آن مطالعه نشدهاند. در بیشتر مناطق ایران بهعلت مسائل مختلف ازجمله تخریب بیرویه و قطع و برداشت نامناسب گیاه، رویشگاه سماق به نقاط محدود و ارتفاعات شیبدار و نقاط دورافتاده محدود شده است (Emad et al., 2012). شیب عمدۀ رویشگاههای این گیاه 30 تا 60 درصد است و استقرار گیاه در جهتهای مختلف جغرافیایی بهویژه شیبهای شمالی از پراکنش و توسعۀ بیشتری برخوردار است؛ این نتیجه با یافتههای پژوهش Emad و همکاران (2012) مطابقت دارد. گونۀ عَشَقِه (Hedera helix) از دیگر عناصر متمایز این منطقه است که روی پایههای درخت زبان گنجشک (Fraxinus angustifolia) رویش دارد و در سایر مناطق مطالعهشده مشاهده نشد. تیپهای رویشی (درصد پوشش گیاهی) همبستگی مثبتی با رژیم آبی دارند؛ یعنی هرچه رژیم آبی پایدارتر باشد، تیپ رویشی هم از چند آشکوب تشکیل شده است. ساختار رویشی T/Sh/Se/He در این منطقه غالب می باشد که احتمالاً ازشرایط بهینۀ رژیم آبی و جنس بستر ناشی میشود.
بهطورکلی، ساختار پوشش گیاهی مرکب زیستگاههای مرطوب کوهستانی با تنوع پوشش روی زمین و با سیستمهای مختلف درهمتنیدۀ ریشه، احتمالاً بهترین تضمین برای ثبات شیبها و تأمین امنیت مخازن زیرزمینی آب است (Rakhmatullaev et al., 2013). بررسی مناطق نشان داد بیشترین تعداد چشمهها و سرابهای استان لرستان (ونایی، کهمان، گاماسیاب، آبشار آب سفید الیگودرز و سایر چشمههای دائمی) در مناطق پاییندست این کوهستانها قرار دارند و آب شرب ساکنان مناطق شهری اطراف از این منابع تأمین میشود. حفاظت از گیاهان طبیعی در زیستگاههای مرطوب کوهستانی تأثیر مثبت قوی بر ظرفیت مخازن ذخیرۀ آب و تولید غذای سالم برای ساکنان مناطق اطراف دارد (Daily et al., 1997; Myers et al., 2000; Pohl et al., 2009; Rakhmatullaev et al., 2013)