Authors
Department of Biology, Faculty of Sciences, University of Isfahan, Isfahan, Iran
Abstract
Keywords
کشور ایران با مساحتی حدود 1648000 کیلومتر مربع در جنوب غربی آسیا و در خاورمیانه واقع شده است. موقعیت قرار گرفتن ایران در ناحیه خشک باعث شده است که 65 درصد قلمرو آن خشک تا بینهایت خشک و تقریباً 85 درصد دارای محیطی خشک، نیمهخشک یا بینهایت خشک باشد (Heshmati, 2007). منطقه شمال بادرود که در کویر مرکزی ایران و در بخش شمالی استان اصفهان واقع شده است، از مناطق گرم و خشک و کویری است که با میانگین بارندگی سالیانه 2/109 میلیمتر و مقادیر کمتر از 100 میلیمتر در برخی از سالها جزو اکوسیستمهای خشک و بیابانی محسوب میشود (شکل 1). این اکوسیستم با داشتن دو بخش اصلی شامل تپههای شنی و دشتهای سنگریزهای شاخصی از اکوسیستمهای بیابانی است. این منطقه از نظر فلوریستیک با داشتن پوششهای خاص شورپسند و شندوست که به علت قرار گرفتن در معرض خشکی شدید، فرسایش بادی و چرای بی رویه در زیستگاه خود در خطر نابودیاند، اهمیت دارد. مطالعات فلوریستیک، سندی از حضور و وقوع همه تاکسونهای گیاهی در یک ناحیه معین بوده، از ارزش زیادی برخوردار است. نتایج چنین مطالعاتی در اکولوژی، جغرافیای زیستی، تاکسونومی و تحقیقات تکاملی مهم است. پوشش گیاهی بیابانی ایران از جنبه فلوریستیک توسط محققان دیگر مطالعه شده است که میتوان از تحقیقات Rechinger و Wendelbo (1976) در منطقه حفاظت شده کویر و Leonard (1993) در دشت کویر نام برد. زارعی و همکاران (1387) فلور کویر ابرکوه در استان یزد را مطالعه و شکل زیستی، زیستگاه و پراکنش جغرافیایی گیاهان آن را معرفی کردند. عصری و همکاران (1379) بخشی از ذخیرهگاه بیوسفر توران در استان سمنان را مطالعه و 51 جامعه گیاهی در 8 زیستگاه که شامل تپههای ماسهای و دشتهای شور و تپه ماهورها نیز بود را مشخص کردند که جامعههای اسکنبیل، تاغسیاه و درمنه از مهمترین جوامع کویری آن بودند و تروفیتها با 4/44 درصد شکل رویشی غالب منطقه گزارش شد. ایرانبخش و همکاران (1385) نیز منطقه گرمسار در استان سمنان را مطالعه و 336 گونه در این منطقه معرفی کردند که 29/50 درصد گونهها را عناصر تروفیت و 9/55 درصد گیاهان را با پراکنش جغرافیایی ایرانی-تورانی گزارش نمودند. Akhani (2006) تنوع اکوسیستمهای هالوفیت و سبخا را در ایران بررسی و 365 گونه از گیاهان ایران را هالوفیت واقعی یا موفق به رشد در خاکهای شور معرفی کرد که خانواده Chenopodiaceae با 139 گونه و جنس Salsola با 28 گونه بیشترین تعداد هالوفیت را به خود اختصاص دادند. همچنین، 28 گونه در خطر انقراض و فهرستی از کاربردهای اقتصادی این گیاهان را ارایه کرد.
هدف این تحقیق، مطالعه پوشش گیاهی این منطقه از نظر تعیین ساختار گونهای، تنوع شکلهای رویشی، همچنین، شناخت رویشهای هالوفیت و شندوست کمیاب و گاه در حال انقراض منطقه و فهم پتانسیل تنوع گونهای این منطقه به منظور بازیابی مجدد پوشش گیاهی در این منطقه است. تحقیق حاضر، نخستین تحقیق جامع در مورد گیاهشناسی این منطقه است که ساختار گونهای، تنوع شکلهای رویشی و تحلیلی از پوشش گیاهی این منطقه را بررسی میکند. همچنین، تاکسونهایی که نیاز به حفاظت دارند و تاکسونهایی که برای نخستین بار در منطقه دیده شدهاند را معرفی میکند.
شکل 1- تصویر ماهوارهای منطقه مورد مطالعه و موقعیت آن نسبت به شهرستان بادرود و روستاهای اطراف
مواد و روشها
منطقه مورد مطالعه
منطقه شمال بادرود با نام محلی مراتع کنده لطفعلی، بخشی از مراتع واقع در شمال شهرستان بادرود است که در بخش شمالی استان اصفهان و در 30 کیلومتری شمال شهرستان نطنز، بین طولهای جغرافیایی ´52 ˚51 تا ´56 ˚51 و عرضهای جغرافیایی ´44 ˚33 تا ´48 ˚33 واقع شده است. مساحت منطقه 1194 هکتار و ارتفاع منطقه از 946 تا 1021 متر در تپههای شنی متغیر است. از نظر زمینشناسی از مجموعههای آبرفتی و پهنههای ماسهای-رسی با سن کواترنری (پلیستوسن-هولوسن) تا عهد حاضر تشکیل شده است. این مجموعههای جوان به ترتیب از قدیم به جدید شامل تراسهای قدیمی و مخروط افکنههای مرتفع، تپههای ماسهای مرتفع، تپههای ماسهای کم ارتفاع، تراسهای جوان و مخروط افکنههای کم ارتفاع، پهنههای رسی و پهنههای ماسهای بادی است (خلعتبری جعفری و علایی مهابادی، 1376). بافت خاک این منطقه از نوع شنی (sand)، شنی لومی (sandy loam) و یا لومی شنی (loamy sand) در لایههای مختلف پروفیل و نقاط مختلف مرتع متغیر است. اسیدیته خاک از 3/7-7/7 و میزان آهک از 5/10-5/18 متغیر است. هدایت الکتریکی عصاره اشباع خاک از ml/cm 66/2 تا 17/5 در افق A تا ml/cm 75/18 در افق C متغیر است که نشان میدهد خاکها در سطح زمین اندکی شور و در عمق بیشتر کاملاً شور هستند (اداره کل منابع طبیعی استان اصفهان، 1378). دمای کمینه مطلق سالیانه بادرود 18- و دمای بیشینه مطلق سالیانه 5/48 درجه سانتیگراد است (شکل 2). میانگین بارندگی فصلی در فصلهای بهار، تابستان، پاییز و زمستان به ترتیب 5/32، 3/3، 1/16 و 2/54 میلیمتر است (اداره کل محیط زیست استان اصفهان، 1386). همچنین، بر اساس خوشهبندی رژیمهای بارندگی ایران (Soltani and Modarres, 2006) این منطقه در نواحی مرکزی و حاشیه مناطق خشک و نیمهخشک ایران است که رژیم بارش آن از نوع زمستان-بهار است.
شکل 2- منحنی آمبروترمیک ایستگاه هواشناسی بادرود
روش تحقیق
مشاهده منطقه مورد مطالعه و جمعآوری گیاهان آن در تمام فصلهای رویشی و در 5 مرحله طی تابستان و پاییز 1388 و بهار و تابستان 1389 انجام شد، به شکلی که تنوع کامل گونههای گیاهی و زمان گلدهی گیاهان مختلف را در بر گیرد. به علت خشکی وگرمای بیش از حد که دوره گلدهی و بذردهی را کوتاه میکند و نیز مصادف شدن با زمان چرای دامها، نمونهبرداری در فصل بهار به اوایل فصل یعنی اواخر فروردین ماه محدود شد. جستجو در مسیر و خارج از مسیر ترانسکتها به منظور جمعآوری و ثبت همه گونههای احتمالی و ساختار فلوریستیک کل منطقه انجام شد و همه گونههای میوهدار یا در مرحله گلدهی و نیز گونههای بدون گل و میوه که احتمال میرفت در مرحله رویشی قابل شناسایی باشند، جمعآوری و نمونههای هرباریومی مطابق روش معمول تهیه شد. برای شناسایی نمونهها، از فلورهای معتبر مانند فلورا ایرانیکا (Rechinger, 1963-2005)، فلور رنگی ایران (قهرمان، 1376-1387)، فلور ایران (اسدی و همکاران، 1367-1388)، رُستنیهای ایران (مبین، 1354-1375)، ردهبندی گیاهی (مظفریان، 1384) و فلور ترکیه (Davis, 1965-1988) استفاده شد. همچنین، برخی نمونهها با نمونههای شناسایی شده در هرباریومهای دانشگاه اصفهان و هرباریوم مرکز تحقیقات علوم گیاهی استان اصفهان به منظور تأیید صحت شناسایی مقایسه گردید. مجموعه کاملی از نمونههای جمعآوری شده از شماره 17922 تا شماره 17983 در هرباریوم دانشگاه اصفهان نگهداری میشود.
برای تعیین شکل رویشی گیاهان جمعآوری شده از منطقه از روش Raunkiaer (1937) استفاده شد.
تحلیل پراکنش جغرافیایی گیاهان ثبت شده در منطقه به منظور تعیین پراکنش جغرافیایی این گیاهان بر اساس تقسیمبندی رویشهای ایران (Zohary, 1973) و کتابهای فلور مانند فلور ایران (اسدی و همکاران، 1367-1388) صورت گرفت. برای تعیین گونههای انحصاری و وضعیت حفاظتی گونهها بر اساس گروهبندی IUCN (1994) از کتاب Red data book of Iran (Jalili and Jamzad, 1999) و گزارش سازمان حفاظت از محیطزیست اصفهان استفاده شد.
نتایج
در نهایت، 63 گونه گیاهی متعلق به 15 خانواده و 49 جنس در منطقه مورد مطالعه شناسایی شد. (3 نمونه به علت نداشتن گل و میوه تنها در حد جنس شناسایی شد). همه گیاهان شناسایی شده جزو شاخه گیاهان گلدار یا نهاندانگان بودند که از این میان 11 گونه به رده تکلپهایها و 52 گونه به رده دولپهایها تعلق داشتند. خانوادههای Asteraceae با 14، Chenopodiacae با 12 و Poaceae با 10 گونه بزرگترین خانوادهها و به ترتیب 8/23، 19 و 9/15 درصد از کل فلور منطقه را به خود اختصاص دادهاند. همچنین، 9 خانواده شامل Apiaceae، Caryophyllaceae، Cyperaceae، Dipsacaceae، Geraniaceae، Papaveraceae، Polygonaceae، Tamaricaceae و Zygophyllaceae تنها با یک گونه در منطقه حضور دارند. جنسهای Astragalus، Salsola، Seidlitzia وStipagrostis هرکدام با 3 گونه بیشترین حضور را در منطقه نشان داده، دارای بیشترین تعداد گونه در منطقه هستند (شکل 3). جدول 1 فهرست فلورستیک منطقه است که شکل رویش، پراکنش جغرافیایی و وضعیت حفاظتی گیاهان شناسایی شده در منطقه را نشان میدهد.
شکل 3- مقایسه تعداد جنسها و گونهها در خانوادههای گیاهی منطقه شمال بادرود
از نظر غالبیت شکلهای رویشی، تروفیتها با 66/66 درصد شکل رویشی غالب منطقه را تشکیل میدهد و همیکریپتوفیتها با 87/15 درصد، کامئوفیتها با 52/9 درصد و فانروفیتها با 93/7 درصد به ترتیب در ردههای بعدی قرار میگیرند (شکل 4).
تحلیل پراکنش جغرافیایی گیاهان منطقه (جدول 2) نشان داد که گونههای تک منطقهای ایرانی-تورانی با 14/57 درصد رویش غالب منطقه، گونههای دو منطقهای در مجموع 5/25 درصد، گونههای سه منطقهای 11/11 درصد و گونههای جهانوطن 17/3 درصد از رویشهای ناحیه را به خود اختصاص دادهاند.
شکل 4- طیف شکلهای رویشی گیاهان منطقه با استفاده از روش Raunkiaer
از مجموع 63 گونه گیاهی شناسایی شده در منطقه دو گونه Launaea acanthodes و Strigmostemum rhodanthum انحصاری ایران هستند. از نظر وضعیت حفاظتی، گونه Astragalus squarrosus بر اساس گروهبندی سازمان بینالمللی حفاظت از طبیعت (IUCN) در سال 1994، جزو گونههای با خطر کمتر (LR) طبقهبندی میشود (Jalili and Jamzad, 1999).
جدول 1- فهرست فلوریستیک گیاهان منطقه. علایم مندرج در جدول عبارتند از: Th= تروفیت، Ch= کامئوفیت، He= همیکریپتوفیت،
Ph= فانروفیت، IT= ایرانی-تورانی، SS= صحارا-سندی، ES= اروپا-سیبری، M= مدیترانهای، SA= صحارا-عربی، Cosm= جهانوطن، *= LR
شماره |
نام علمی گونهها |
شکل رویشی |
پراکنش جغرافیایی |
Apiaceae |
|||
1 |
Schumannia karelinii (Bunge) Korovin. |
CH |
IT |
Asteraceae |
|||
2 |
Acantholepis orientalis Less. |
Th |
IT |
3 |
Artemisia sieberi Besser. |
Th |
IT |
4 |
Gymnarrhena micrantha Desf. |
Th |
SA |
5 |
Heteroderis pusilla Boiss. |
Th |
IT |
6 |
Koelpinia linearis Pall. |
Th |
IT-M |
7 |
Koelpinia tenuissima Pavlov & Lipsch. |
Th |
IT |
8 |
Lactuca glauciifolia Boiss. |
Th |
IT |
9 |
Launaea acanthodes (Boiss.) O. Kuntze. |
Th |
IT |
10 |
Launaea spinosa (Forssk.) Schultz-Bip. |
Ch |
IT |
11 |
Micropus supinus L. |
Th |
IT |
12 |
Oligochaeta divaricata K. Koch. |
Th |
IT |
13 |
Pterachaenia stewartii (Hook. f.) R. R. Stewart. |
Th |
IT |
14 |
Reicharidia orientalis Hochr. |
Th |
IT-SS |
15 |
Senecio vernalis Waldst. & Kit. |
Th |
IT-ES-M |
Boraginaceae |
|||
16 |
Arnebia hispidissima (Lehm.) DC. |
Th |
SS |
17 |
Arnebia linearifolia DC. |
Th |
IT |
18 |
Heliotropium aucheri DC. |
Ch |
IT |
19 |
Heliotropium transoxanum Bunge. |
Ch |
IT |
20 |
Lappula spinocarpos (Forssk.) Ascherson & O.Kuntze. |
Th |
IT-SS |
21 |
Lappula semiglabra (Ledeb). Gürke. |
Th |
IT |
Brassicaceae |
|||
22 |
Alyssum heterotrichum Boiss. |
Th |
IT |
23 |
Cymatocarpus pilosissimus O. E. Schulz. |
Th |
IT |
24 |
Erysimum repandum L. |
Th |
IT-M-ES |
25 |
Hryshfieldia incana (L.) Lag. |
Th |
IT |
26 |
Isatis minima Bunge. |
Th |
IT |
27 |
Malcolmia Africana (L.) W. T. Aiton. |
Th |
IT-SS |
28 |
Sterigmostemum rhodanthum Rech. f. Allen & Esfand. |
Th |
IT |
29 |
Silene arenosa K. Koch. |
Th |
IT |
Chenopodiaceae |
|||
30 |
Anabasis setifera Moq. |
He |
IT-SS |
31 |
Cornulaca aucheri Moq. |
Th |
IT-SS |
32 |
Halocharis sp. |
Th |
IT-SS |
33 |
Haloxylon ammodendron (C. A. Mey.) Bunge ex E.Fenzl. |
Ph |
IT |
34 |
Kochia stellaris Moq. |
Th |
IT |
35 |
Londesia eriantha Fisch. & C. A. Mey. |
Th |
IT |
36 |
Salsola incanescens C. A. Mey. |
Th |
IT |
37 |
Salsola nitraria Pall. |
Th |
IT-SS |
38 |
Salsola tomentosa (Moq.) Spach. |
He |
IT |
39 |
Seidlitzia cinerea (Moq.) Bunge ex Botsch. |
Th |
IT-SS |
40 |
Seidlitzia florida (M. Bieb.) Bunge ex Boiss. |
Th |
IT |
41 |
Seidlitzia rosmarinus (Ehrenb.) Bunge ex Boiss. |
He |
IT-SS |
Cyperaceae |
|||
42 |
Cyperus conglomeratus Vahl. |
He |
SS-M |
Dipsacaceae |
|||
43 |
Scabiosa olivieri Coult. |
Th |
IT |
Fabaceae |
|
|
|
44 |
Alhagi persarum Boiss. & Buhse. |
He |
IT |
45 |
Astragalus ophiocarpus Benth. ex Boiss. |
Ch |
IT |
46 |
Astragalus tribuloides Kotschy ex Bunge. |
Th |
IT-SS |
47* |
Astragalus squarrosus Bunge. |
Ph |
SS-IT |
48 |
Onobrychis sp. |
Ch |
IT |
Geraniaceae |
|||
49 |
Erodium ciccutarium (L.) L ́ Her. ex Aiton. |
Th |
(Cosm) |
Papaveraceae |
|||
50 |
Hypecum pendulum L. |
Th |
IT-M-SS |
Poaceae |
|||
51 |
Asthenatherum forsskalii (Vahl) Nevski. |
He |
IT |
52 |
Boissiera squarrosa (Banks & Sol.) Eiq. |
Th |
IT-M |
53 |
Bromus tectorum L. |
Th |
Cosm |
54 |
Cutandia memphitica Benth. |
Th |
IT |
55 |
Eremopyrum bonaepartis (Spreng.) Nevski. |
Th |
IT |
56 |
Eremopyrum distans (K. Koch) Nevski. |
Th |
IT |
57 |
Schismus arabicus Nees. |
Th |
IT-M-SS |
58 |
Stipagrostis barbata H. Scholz. |
He |
IT-SS |
59 |
Stipagrostis pennata (Trin.) De Winter. |
He |
IT |
60 |
Stipagrostis plumosa Munro ex T. Anderson. |
He |
IT-SS |
Polygonaceae |
|||
61 |
Calligonum comosum L ́Her. |
Ph |
IT-SS-SA |
Tamaricaceae |
|||
62 |
Tamarix sp. |
Ph |
IT |
Zygophyllaceae |
|
|
|
63 |
Peganum harmalaL. |
He |
IT-M-SS |
جدول 2- تحلیل پراکنش جغرافیایی گونههای جمعآوری شده در منطقه مورد مطالعه بر اساس تعداد و درصد گونههای ثبت شده. علایم مندرج در جدول عبارتند از: IT= ایرانی-تورانی، SS= صحارا-سندی، M= مدیترانهای، ES= اروپا-سیبری،
SA= صحارا-عربی، COSM= جهانوطن
پراکنش جغرافیایی |
تعداد گونه |
درصد فراوانی |
یک منطقهای |
||
IT |
36 |
14/57 |
SS |
1 |
59/1 |
SA |
1 |
59/1 |
دو منطقهای |
||
IT+M |
2 |
17/3 |
IT+SS |
13 |
63/20 |
SS+M |
1 |
59/1 |
چند منطقهای |
||
IT+ES+M |
2 |
17/3 |
IT+SS+M |
4 |
35/6 |
SA+SS+IT |
1 |
59/1 |
Cosm |
2 |
17/3 |
در منطقه مورد مطالعه، گونههای Pterochaenia stewartii، Reicharidia orientalis و Silene arenosa شناسایی شد که برای نخستین بار از استان اصفهان گزارش میشوند.
بحث و جمعبندی
منطقه شمال بادرود که در کویر مرکزی ایران و در بخش شمالی استان اصفهان واقع شده است از مناطق گرم و خشک و کویری است و رشد گیاهی در آن اندک است. اکوسیستم مطالعه شده در این تحقیق زیستگاهی است که گونههای گیاهی را وادار میکند تا برای بقا و تولیدمثل نهایت فشارهای محیطی حاصل از گرما و خشکی را تحمل کنند. نمود این تنشها و پاسخ گونههای گیاهی این زیستگاه را میتوان به صورت کمّی در کاهش اندازه گیاه یا فیتوماس بالای زمین و به صورت کیفی به صورت تغییر در فنولوژی یا زمان گلدهی و تأثیر بر ساختار گونهای با حضور گونهها و جوامع گیاهی گزروفیت مشاهده کرد. تأثیر خشکی به علت بیشتر بودن تبخیر و تعرق پتانسیل در اکثر ماههای سال از میزان بارندگی به شکل کاهش شدید رطوبت خاک و تأثیر کاهش رطوبت بر اندازه گیاه و فیتوماس بالای سطح زمین، به ویژه در مورد گیاهان علفی یکساله در این منطقه قابل توجه است. نتایج به دست آمده از محاسبه میزان رطوبت خاک منطقه میانگین (15/1 درصد) و مقایسه پیکر این گیاهان با همتایان خود در مناطق دیگر نشان میدهد که گیاهان این منطقه تنش آبی شدیدی را تجربه میکنند. تأثیر بارزتر خشکی و کم آبی در مورد گیاهان یکساله علفی به علت سیستم ریشهای ضعیفتر این گیاهان و ظرفیت نگهداری آب پایین خاک این منطقه است. علیرغم خشکی شدید، سیستم ریشهای به خوبی توسعه یافته در عمق گیاهانی همچون Haloxylon ammodendron و به میزان کمتر گیاهان بوتهای دیگر باعث جبران سریع آب و عدم تغییر در اندازه این گیاهان میشود. نتایج مشابهی از تأثیر خشکی بر فیتوماس بالای سطح زمین و اندازه گیاه در مناطق خشک مغولستان گزارش شده است (Shinoda et al., 2010).
سایر آثار خشکی به صورت تغییر در زمان گلدهی مشاهده شد، به گونهای که گیاهان بذرده بهاره منطقه در اواسط فروردین ماه وگیاهان بذرده پاییزه در اواسط مهر ماه دارای میوه بودند و بسیاری از این گیاهان در اواخر نیمه دوم فروردین ماه و مهر ماه کاملاً مرحله گلدهی را گذرانده بودند.
تأثیر خشکی همچنین بر ساختار گونهای جوامع گیاهی منطقه با حضور گونههای گزروفیت مانند Artemisia sieberi، Calligonum comosum و گونههای گزروهالوفیت مانند Anabasis setifera، Salsola tomentosa، Heliotropium aucheri و گونههای هالوفیت خاکهای خشک شور مانند Seidlitizia rosmarinus، S. florida و S. cinerea و نیز گونههای Haloxylon ammodendron و Alhagi persarum مشهود است که با یافتهها و گزارشهای محققان دیگر از سایر بیابانهای سنگریزهای و دشتها و تپههای شنی و مناطق شور ایران مطابقت دارد (عصری و همکاران، 1379؛Akhani and Ghorbanli, 1993; Heshmati, 2007).
بسیاری از جنسهای شاخص زیستگاههای فوق که توسط این محققان گزارش شده است مانند Zygophyllum و Halothamnus و نیز گونههای دیگر جنسهای Salsola و Anabasis مانند
S. dendroides، S. orientalis، A. calcaria و ... در منطقه غایب هستند. عدم مشاهده جنس Zygophyllum در منطقه میتواند به علت کمبود بسیار شدید رطوبت منطقه، کمبود مواد آلی خاک، کمبود شدید محتوای رس خاک و قلیایی بودن خاک باشد (Halwagy et al., 1982; El-Sheikh and Abbadi, 2004). تحلیل ساختار فلورستیک گیاهان منطقه نشان میدهد که خانواده بزرگ Asteraceae با 14 گونه بیشترین حضور را در منطقه شمال بادرود دارد و خانوادههای Chenopoliaceae با 12 گونه، Poaceae با 10 گونه، Brassicaceae با 9 گونه، Boraginaceae با 6 گونه و Fabaceae با 5 گونه در رتبههای بعدی قرار دارند. غالبیت اعضای خانوادههای Asteraceae، Chenopodiaceae، Poaceae، Brassicaceae و Fabaceae با گزارشهای عصری و همکاران (1379) در کویر توران، Rechinger و Wendelbo (1976) در منطقه حفاظت شده کویر، Leonard (1993) در دشت کویر و زارعی و همکاران (1387) در کویر ابر کوه یزد مطابقت دارد.
نتایج مطالعه طیف شکلهای رویشی گیاهان منطقه نشان دهنده غالبیت عناصر تروفیت (67/66 درصد) است که شاخص مناطق بیابانی هستند. این موضوع با یافتههای محققان دیگر در سایر مناطق بیابانی و شنی ایران (عصری و همکاران، 1379؛ زارعی و همکاران، 1387) و بسیاری از بیابانهای خشک و تپههای شنی جهان از جمله عربستان، مصر و کویت (El-Ghani and Amer, 2003؛ El-Sheikh and Abbadi, 2004؛ El-Ghanim et al., 2010) مطابقت دارد. با این همه، در برخی مناطق خشک بیابانی دنیا مانند Alxa platau در غرب مغولستان که دمای هوا در فصل کوتاه رشد بالا و در سایر فصول پایین است، غالبیت شکل رویشی فانروفیت (37 درصد) گزارش شده است که میتواند به علت شرایط اقلیمی این منطقه باشد (He et al., 2007). همان طور که نتایج تحلیل شکلهای رویشی گیاهان نشان داد، پس از عناصر تروفیت، همیکریپتوفیتها (87/15 درصد) بیشترین فراوانی را نشان میدهند. این وضعیت میتواند پاسخی به آب و هوای بسیار گرم و خشک باشد که به علت خشکی و نامساعد بودن محیط، بخشهای بالایی گیاه از بین میروند و در شرایط مساعد دوباره از سطح خاک ظاهر میشوند.
تحلیل پراکنش جغرافیایی دادههای فلوریستیک منطقه شمال بادرود نشان داد که پراکنش جغرافیایی تک منطقهای ایرانی-تورانی اصلیترین و غالبترین جزء در ساختار فلورستیک منطقه است (14/57 درصد) که با یافتههای سایر محققان از جمله Leonard (1993) در حاشیه دشت کویر، عصری و همکاران (1379) در کویر توران و ایرانبخش و همکاران (1385) در منطقه گرمسار استان سمنان که فراوانی گونههای انحصاری ایرانی-تورانی را به ترتیب 5/62، 3/68، 9/55 درصد گزارش کردهاند، مطابقت دارد. همچنین، درصد بالای کوروتیپ ایرانی-تورانی نسبت به کوروتیپهای دو منطقهای و چند منطقهای با نظر Zohary (1973) مطابقت دارد. بیشتر گونههای گیاهی منطقه شمال بادرود که بر اساس تقسیمبندی Zohary در منطقه ایرانی-تورانی، زیر منطقه ایرانی-تورانی غربی، ناحیه ایران-آناتولی و در بخش ایران مرکزی قرار دارد، عناصر به جا مانده یا نفوذیهای ناحیه توران هستندکه بیشتر شامل جنسهای Kochia، Calligonum، Salsola، Haloxylon، Anabasis، Seidlitzia، Cornulaca هستند که گونههایی از آنها در منطقه ثبت شد. زیستگاهی که این عناصر تورانی منطقه شمال بادرود در آن جای گرفتهاند، مطابق با زیستگاه سایر عناصر تورانی ایران یعنی بیابانهای شور، نمکزارها و تپههای ماسهای است (Zohary, 1973). تنها گونه متعلق به ناحیه صحارا-عربی گونه Gymnarrhena micrantha بود (Zohary, 1973) که مطابق نظر برخی از محققان دارای منشأ ایرانی-تورانی (ایرانبخش و همکاران، 1385) و برخی محققان دیگر دارای منشأ دو منطقهای ایرانی-تورانی/صحرا-سندی است (زارعی و همکاران، 1387). همچنین، تنها گونه انحصاری منطقه صحرا-سندی در این منطقه گونه Arnebia hispidissima است که خاستگاه آن شمال آفریقاست (Thomas et al., 2008). با توجه به این که عناصر صحرا-سندی در ایران به حاشیه خلیج فارس و دریای عمان محدود میشوند، حضور این گونه در این منطقه در مرکز ایران ممکن است به علت افزایش خشکی و تغییرات آب و هوایی این منطقه باشد.
ثبت 63 گونه گیاهی برای منطقه شمال بادرود بیش از 4 برابر تعداد ثبت شده قبلی (اداره کل منابع طبیعی استان اصفهان، 1378) نشان داد که پوشش گیاهی این منطقه بسیار غنیتر از آنچه پیش از این تصور شده بود، است و با توجه به کمی بارشهای اخیر و خشکسالی، پتانسیل تنوع گونهای آن ممکن است از آنچه در این تحقیق آشکار شد نیز بیشتر باشد. حضور گونههایی که برای نخستین بار در منطقه و استان اصفهان گزارش شدند تا حدودی مؤید این مطلب است