نویسندگان
1 مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی چهار محال و بختیاری، شهرکرد، ایران گروه مرتعداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران
2 بخش تحقیقات گیاهشناسی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، تهران، ایران
3 گروه مرتعداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران
4 گروه مرتعداری، دانشکده مهندسی منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Each region's flora is as a result of communities' reactions to the current environmental conditions and plant evolution in the past. This aim of this study is to introduce floristic list, life form and endangered species of Helen region. This region covers about 40231 ha and lies in the west part of Chaharmahal and Bakhtiari province. The results showed that 392 plant species existed in the region belonging to 67 families and 267 genera. The families Compositae, Labiatae and Papilionaceae with 60, 37 and 34 species embraced higher species respectively. The genus Astragalus with 15 species was the largest genus in the region. According to Raunkiaerâs life form, species followed as: 43.88% hemicryptophytes (172 species), 22.96% therophytes (90 species), 14.03% cryptophytes (55 species), 7.44% phanerophytes (37 species) and 8.93% chamephytes (35 species). The chorology of species showed that 64.80 percent of species belonged to Irano-Turanian, 6.12 percent Polyregional, 3.32 percent Cosmopolitan and the rest to the others. Threatened species included 70 totally belonging to Irano-Turanian. Among which them the endangered class, vulnerable, lower risk and data deficient were 3, 3, 55 and 9 species respectively.
کلیدواژهها [English]
کشور ایران با وسعت 165 میلیون هکتار از نظر عوارض طبیعی، اقلیمی و پوشش گیاهی بسیار متغیر و متفاوت است، بهطوری که ارتفاع آن از 24- متر تا 5678 متر از سطح دریا و از نظر دما از 50+ تا 30- درجه سانتیگراد تغییر میکند. تفاوت آب و هوایی به تنوع پوشش گیاهی منجر میشود، به طوری که در ایران، جوامع گیاهی مربوط به بیابانهای کاملاً خشک و استپهای علفی و نیز جوامع بوتهای و جنگلی یافت میشود (Azarnivand and Zare Chahouki, 2010). در حدود 8000 گونه گیاهی متعلق به 150 تیره گیاهی در کشور وجود دارد که 1727 گونه از این گیاهان (22 درصد)، جزو گونههای بومزاد هستند که به نوعی در خطر انقراض قرار دارند. تعداد 21 گونه از این آنها در معرض خطر و تعداد 432 گونه جزو طبقه آسیبپذیر قرار دارند (Jalili and Jamzad, 1999). با توجه به تعداد گونههای انحصاری موجود در استانها و میانگین آنها نسبت به کل مساحت، استان چهار محال و بختیاری با داشتن 42 گونه بومزاد و انحصاری، از نظر میانگین تعداد گونه بومزاد و در خطر انقراض بر واحد سطح در بین استانهای کشور رتبه نخست را به خود اختصاص داده است (Jalili and Jamzad, 1999). امروزه مناطق تحت حفاظت از مفیدترین اشکال بهرهوری پایدار و چند جانبه از سرزمین شناخته میشود (Khajeddin, and Yeganeh, 2010). شناسایی و معرفی رُستنیهای یک منطقه بهطور اختصاصی و محلی اهمیت ویژهای دارد که از جمله آن میتوان امکان دسترسی به گونههای گیاهی خاص در محل و زمان معین، تعیین پتانسیل و قابلیتهای رویشی منطقه، امکان افزایش تراکم گونههای منطقه، شناسایی گونههای مقاوم، مهاجم و گونههای در حال انقراض، کمک به تعیین پوشش گیاهی کشور، امکان دستیابی به گونه یا گونههای جدید گیاهی و شناسایی عوامل مخرب رُستنیها را نام برد (Ghollassi Moud et al., 2006). به طور کلی، پوشش گیاهی هر منطقه از مهمترین پدیدههای نمود چهره و سیمای طبیعت و بهترین راهنمای قضاوت درباره عوامل بومشناختی آن منطقه است، زیرا گیاهان موجودات پابرجایی هستند که در دراز مدت کلیه شرایط و رخدادهای محیط زیست را تحمل کرده، در نهایت به وضع موجود در آمدهاند و با تنشهای زیست محیطی سازگار شدهاند (Maymandinejad, 1969).
فلور ایران از دیرباز مورد توجه پژوهشگران خارجی و داخلی بوده است و نمونههای گیاهی فراوانی از مناطق مختلف کشور جمعآوری و شناسایی شده است Rechinger, 1963-2010)؛ Davis, 1965-1988؛ Zohary, 1973؛ Ghahraman, 1978-2003؛ Mobayen, 1980-1996؛ Maassoumi, 1986-2005؛ Assadi et al., 1988-2010). در خارج از حوزه زاگرس پژوهشهایی در زمینه فلور و شناسایی گونههای گیاهی انجام شده است که میتوان به بررسی فلور، شکلهای رویشی و انتشار جغرافیایی عناصر گیاهی منطقه مرتعی یحییآباد نطنز با 190 گونه گیاهی متعلق به 129 جنس و 31 تیره گیاهی در استان اصفهان (Abbasi et al., 2012) و بررسی فلوریستیک منطقه شمال بادرود با 63 گونه گیاهی متعلق به 49 جنس و 15 تیره گیاهی در استان اصفهان (Abdi and Afsharzadeh, 2012) اشاره کرد. در حوزه زاگرس میتوان به بررسی فلور شکار ممنوع حنا با 307 گونه گیاهی متعلق به 209 جنس و 51 تیره گیاهی در استان اصفهان (Khajeddin and Yeganeh, 2010)، بررسی فلور منطقه سارال با 536 گونه گیاهی متعلق به 285 جنس و 59 تیره گیاهی در استان کردستان (Sanandaji and Mozaffarian, 2010)، بررسی فلوریستیک منطقه حفاظت شده ارژن-پریشان با 393 گونه گیاهی متعلق به 268 جنس و 81 تیره گیاهی در استان فارس (Dolatkhahi et al., 2011)، بررسی فلور منطقه چادگان با 339 گونه گیاهی متعلق به 204 جنس و 54 تیره گیاهی در استان اصفهان (Yousofi et al., 2011)، مطالعه و معرفی فلور منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ با 231 گونه گیاهی متعلق به 156 جنس و 52 تیره گیاهی در استان ایلام (Darvishnia et al., 2012) و معرفی فلور، شکل زیستی و پراکنش جغرافیایی منطقه اعلاء و رودزرد با 382 گونه گیاهی متعلق به 255 جنس و 72 تیره گیاهی در استان خوزستان (Taghipour et al., 2012) اشاره کرد. در استان چهار محال و بختیاری پژوهشهایی در زمینه پوشش گیاهی انجام شده است که معرفی 594 گونه گیاهی از استان در فلورا ایرانیکا (Rechinger, 1963-2010)، مطالعه فلوریستیک گردنهرخ (Abolpoor, 2003)، مطالعه فلوریستیک کوه کلار (Shahrokhi, 2005) و بررسی فلور منطقه کرسنک استان چهار محال و بختیاری از نظر ارزش حفاظتی (Shirmardi et al., 2011) از آن جمله است. با توجه به اهمیت شناخت وضعیت موجود پوشش گیاهی مناطق حفاظت شده، بررسی و مطالعه پوشش گیاهی منطقه هلن برای نخستین بار در سالهای 1390 و 1391 به منظور شناخت فلور منطقه، پراکنش جغرافیایی، شکل زیستی و گونههای گیاهی در معرض خطر انجام شد.
مواد و روشها
مشخصات منطقه مطالعه شده: منطقه هلن به واسطه تصمیم شورای عالی حفاظت محیط زیست در سال 1377 مبنی بر حفاظت از ده درصد جنگلهای کشور انتخاب و در سال 1378 به عنوان منطقه حفاظت شده مورد تصویب و در سال 1380 به طور رسمی اعلام گردید. در سال 1389 از طریق اداره کل منابع طبیعی استان به اداره حفاظت محیط زیست استان تحویل و عملاً به مدیریت اداره کل حفاظت محیط زیست درآمد. این منطقه بین عرض جغرافیایی 31 درجه و 40 دقیقه تا 31 درجه و 55 دقیقه شمالی و طول جغرافیایی 50 درجه و 32 دقیقه تا 50 درجه و 53 دقیقه شرقی در شهرستانهای اردل، لردگان و کیار با فاصله تقریبی 110 کیلومتری از مرکز استان چهار محال و بختیاری واقع شده است. منطقه حفاظت شده هلن با 40231 هکتار وسعت، تنها منطقه حفاظت شده جنگلی است که 30 هزار هکتار آن پوشیده از جنگل و عمدتاً از نوع بلوط غرب Quercus brantii است. آب و هوای منطقه نیمه مرطوب با تابستانهای گرم و خشک و زمستانهای نیمه سرد است. میانگین دما در سردترین ماه سال (دی) به 2/4 درجه سانتیگراد و در گرمترین ماه سال (تیر) به 14/19 درجه سانتیگراد میرسد و میانگین بارندگی سالانه آن 9/505 میلیمتر است (شکل 1) (Raeisian, 2000).
روش بررسی: بررسیهای صحرایی این پژوهش در منطقه حفاظت شده هلن در فصول رویشی (اردیبهشت تا مهر ماه) سالهای 1390 و 1391 انجام شد. ابتدا با استفاده از نقشههای توپوگرافی 50000 :1 منطقه، محدوده کاربریهای مختلف با بازدید صحرایی تعیین و روی نقشه منتقل گردید. سپس، در هر منطقه گیاهان جمعآوری و موقعیت مکانهای نمونهبرداری با دستگاه GPS ثبت شد. همزمان با جمعآوری نمونههای گیاهی، یاداشتهای مربوط به وضعیت بومشناختی و شکل زیستی هر یک از گونههای گیاهی به صورت مستقیم روی زمین انجام گرفت. نمونههای جمعآوری شده به هرباریوم مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان منتقل، پرس و خشک شدند. نمونههای هرباریومی آماده شده با مراجعه به منابع: فلورا ایرانیکا (Rechinger, 1963-2010)، فلور ترکیه (Davis, 1965-1988)، فلور ایران (Assadi et al., 1988-2010)، فلور رنگی ایران (Ghahraman, 1978-2003)، گونهای ایران (Maassoumi, 1986-2005)، رُستنیهای ایران (Mobayen, 1980-1996) و فرهنگ نامهای گیاهان ایران (Mozaffarian, 1998) شناسایی شدند. اختصار اسامی مؤلفان گونهها با نمایه بینالمللی نامهای گیاهی (IPNI, 2013) یکسانسازی شد.
شکل 1- منحنی آمبروترمیک ایستگاه لردگان در نزدیکی منطقه هلن در یک دوره 15 ساله (1995-2010)
شکل زیستی گیاهان بر اساس تقسیمبندی Raunkiaer (1934) تعیین گردید. پراکنش جغرافیایی یا کورولوژی گیاهان منطقه، با استفاده از فلور و منابعی که در قبل ذکر شد و همچنین فلورهای عراق (Townsend and Guest, 1966-1985) و فلسطین (Zohary and Feindbrun-Dothan, 1966-1986). تعیین گردید. سپس پراکنش جغرافیایی گونهها با توجه به مناطق انتشار آنها و بر اساس تلفیقی از تقسیمبندیهای جغرافیایی رویشهای ایران توسط Zohary (1973) و Takhtajan (1986) تشخیص داده شد. برای بررسی طبقات حفاظتی گونههای گیاهی منطقه از معیارهای IUCN (1981) و کتاب Red Data Book of Iran (Jalili and Jamzad, 1999) استفاده شد. گونههای گیاهی منطقه از لحاظ طبقات حفاظتی به گونههای در خطر انقراض (endangered)، گونههای آسیبپذیر (vulnerable)، گونههای با خطر کمتر (lower risk) و گونههای دارای کمبود داده (data deficient) تقسیمبندی شدند.
نتایج
بر اساس بررسیهای انجام شده در منطقه هلن، تعداد 392 گونه گیاهی متعلق به 267 جنس و 67 تیره شناسایی گردید. از این تعداد، 50 گونه گیاهی از 39 جنس آن متعلق به 6 تیره تکلپهای و بقیه گیاهان دولپهای بودند (پیوست 1). تیرههای Compositae، Labiatae، Papilionaceae و Gramineae به ترتیب با 60، 37، 34 و 31 جنس بیشترین تعداد جنس را در بین تیرههای گیاهی به خود اختصاص دادهاند (شکل 2).
شکلهای زیستی: از 392 گونه شناسایی شده در منطقه هلن، 96/22 درصد تروفیت، 03/14 درصد کریپتوفیت، 44/9 درصد فانروفیت، 93/8 درصد کامهفیت، 88/43 درصد همیکریپتوفیت و 77/0 درصد گیاهان انگلی بوده است (شکل 3).
شکلهای زیستی یا شکلهای رویشی: از 392 گونه شناسایی شده در منطقه هلن، 203 گونه فورب چندساله (79/51 درصد گونهها)، 79 گونه فورب یکساله (15/20 درصد گونهها)، 35 گونه درخت و درختچه (44/9 درصد گونهها)، 35 گونه گیاه بوتهای (93/8 درصد گونهها)، 20 گونه گراس چند ساله (10/5 درصد گونهها)، 11 گونه گراس یکساله (81/2 درصد گونهها)، 4 گونه شبه گراس (02/1 درصد گونهها) و 3 گونه گیاه انگلی (77/0 درصد گونهها) بوده است (شکل 4).
پراکنش جغرافیایی: از میان 392 گونه ذکر شده برای منطقه هلن، تعداد 254 گونه آن (80/64 درصد) از عناصر ایرانی-تورانی، 36 گونه عناصر مشترک ایرانی-تورانی/اروپا-سیبری/مدیترانهای (18/9 درصد)، 32 گونه عناصر مشترک ایرانی-تورانی/اروپا-سیبری (16/8 درصد)، 24 گونه پراکنش چند منطقهای (12/6 درصد)، 21 گونه عناصر مشترک ایرانی-تورانی و مدیترانهای (36/5 درصد)، 13 گونه پراکنش جهانوطن (32/3 درصد)، 8 گونه عناصر مشترک ایرانی-تورانی و صحرا-سندی (04/2 درصد) و 4 گونه عناصر مشترک ایرانی-تورانی/اروپا-سیبری/صحرا-سندی (02/1 درصد) بوده است (شکل 5).
گونههای بومزاد: با توجه به بررسیهای انجام شده، از بین عناصر ایرانی-تورانی موجود در منطقه تعداد 56 گونه از آنها، بومزاد (انحصاری) ایران بودند. که برخی مانند: Cousinia bachtiarica، Dionysia caespitosa و Satureja bachtiarica بومزاد منطقه بختیاری و اصفهان هستند. از تعداد 392 گونه گیاهی موجود در منطقه، 70 گونه در خطر تهدید هستند (پیوست 1). نکته مهم این است که کلیه گونههای در حال انقراض متعلق به منطقه ایرانی-تورانی هستند. از 70 گونه فوق، 55 گونه در طبقه کمتر در خطر (lower risk)، 3 گونه در طبقه آسیبپذیر (vulnerable)،
3 گونه در طبقه در معرض خطر (endanger) و 9 گونه اطلاعات درباره آنها ناکافی است (data deficient). مطابق شکل 6 تیرههای Compositae، Papilonaceae و Labiatae بیشترین تعداد گونههای در خطر انقراض و بومزاد را دارند.
شکل 2- فراوانی تعداد جنس و گونه در تیرههای گیاهی مهم در منطقه هلن
شکل 3- درصد شکل زیستی گونههای گیاهی منطقه هلن بر اساس روش Raunkiaer (1934)
|
شکل 4- درصد شکل رویشی گونههای گیاهی در منطقه هلن
شکل 5- درصد گونههای جمعآوری شده منطقه هلن از نظر پراکنش جهانی
شکل 6- تعداد گونههای در حال انقراض و بومزاد در تیرههای گیاهی مهم منطقه هلن
بحث و نتیجهگیری
منطقه حفاظت شده هلن با 40231 هکتار وسعت (از نظر مساحت پس از سبزکوه دومین منطقه حفاظت شده در استان چهار محال و بختیاری)، تنها منطقه حفاظت شده جنگلی است که 30 هزار هکتار آن پوشیده از جنگل عمدتاً از نوع بلوط غرب (Quercus brantii) است. تراکم پوشش گیاهی و درختان جنگلی در این منطقه تا سه دهه پیش بسیار بالا بود، اما اینک بر اثر چرای دام، قطع جنگل، کشت زیر اشکوب، اسکان و توسعه روستاها و اجرای طرحهای ملی نظیر: عبور خط لوله نفت، آب آشامیدنی روستاها، خطوط انتقال برق و احداث دکلهای مخابرات بخشهایی از جنگل در معرض تُنُک شدن و نابودی قرار دارد.
وجود 392 گونه شناسایی شده متعلق به 67 تیره و 267 جنس در منطقه هلن با چیرگی تیرههای Compositae، Papilionaceae، Labiatae، Cruciferae، Graminegae و Umbelliferae که بیشتر عناصر گیاهی تشکیل دهنده آنها دارای شکلهای رویشی همیکریپتوفیت و تروفیت با پراکنش جغرافیایی ایرانی-تورانی است، بیانگر غنای گونهای نسبتاً بالای آن است. این منطقه جزیی از رشته کوههای زاگرس است که با توجه به شرایط رویش در زاگرس نظیر: بارندگی نسبتاً بالا، وجود کوهستانهای مرتفع و تنوع زیستگاهی از تنوع فلوریستیک بالایی نسبت به سطح کشور برخوردار است اما تعداد گونههای گیاهی موجود در این منطقه با 40231 هکتار وسعت در مقایسه با گزارشهای دیگر در مناطق حفاظت شده مجاور و مشابه کمتر بود. برای نمونه، Shirmardi و همکاران (2011) در منطقه کرسنک با 700 هکتار وسعت 275 گونه و Shahrokhi (2005) در کوه کلار با 50000 هکتار وسعت 600 گونه را گزارش کردهاند. از جمله علتهای کاهش تنوع و غنای گونهای منطقه نسبت به سایر مناطق حفاظت شده استان، میتوان به وجود ۳۱ روستا در پیرامون و داخل منطقه اشاره کرد که جمعیتی بالغ بر ۱۲۸۶۹ نفر دارند. حضور ۳۱ روستا در حاشیه و داخل منطقه و تأمین نیازها و خواستههای اولیهشان از جمله تأمین غذا از طریق کشت زیر اشکوب، قطع جنگل به منظور افزایش زمینهای کشاورزی، افزایش دام که عمدتاً به صورت گلههای بز است، شخم و شیار در جهت شیب، سرشاخهزنی به منظور تأمین علوفه و سوخت، بوتهکنی، تأمین مسکن و ... مشکلات عدیدهای را در منطقه به دنبال داشته که باعث از بین رفتن بسیاری از گونههای گیاهی در منطقه شده است. از سوی دیگر، 30 هزار هکتار از وسعت منطقه را جنگلهای بلوط تشکیل داده است که عمدتاً تخریبیافته هستند و در زیر اشکوب آنها فقط گونههای گیاهی یکساله رشد و نمو دارد و همچنین نزدیک به 3200 هکتار از وسعت منطقه را اراضی صخرهای صعبالعبور پوشانده است که دسترسی به آنها غیر ممکن است.
وفور گیاهان تیره Compositae (38 جنس و 60 گونه) را میتوان به ویژگیهای مورفولوژیک، آناتومی و فیزیولوژیک ویژه این تیره دانست.راهکارهای دفاعی گیاه نظیر: وجود خار و تیغ، وجود ترکیبات ثانویه و چرای شدید را میتوان از جمله عللی دانست که گونههای این تیره به وفور در منطقه دیده میشوند. پژوهشهای انجام شده در رویشگاههای زاگرس در استانهای کردستان، خوزستان و اصفهان نشاندهنده غالبیت تیره Compositae است (Sanandaji and Mozaffarian, 2010؛ Taghipour et al., 2012؛ (Khajeddin and Yeganeh, 2010. در این منطقه اشکال بوتهای خاردار و بالشتکمانند همچون جنسهای Astragalus، Acantholimon، Onobrychis و Acanthophyllum گونههای پایا و چندساله منطقه را تشکیل میدهند. از جمله گندمیان چندساله که در منطقه هلن به چشم میخورند میتوان به انواع جنسهای Agropyron sp. و گونههای Bromus tomentellus، Poa bulbosa، Hordeum bulbosum، Melica persicaو دیگر گندمیانی که نشاندهنده شرایط معتدل و مرتفع سرد در منطقه است، اشاره نمود Zohary, 1973)؛ Fielder and Ahouse, 1992). از جمله گونههای با ارزش مرتعی در منطقه مطالعه شده میتوان به Agropyron intermedium، Agropyum repens، Bromus tomentellus، Dactylis glomerata و Stipa hohenackeriana، انواع گونههای جنس Astragalus، انواع یونجههای یکساله خوشخوراک و بسیاری دیگر از گونههای خوشخوراک منطقه اشاره نمود که با مدیریت صحیح میتوان به پتانسیل بالای منطقه دست یافت.
بررسی طیف زیستی و چیرگی شکلهای زیستی همیکریپتوفیت و تروفیت (در مجموع 67 درصد) در منطقه نشانگر فلور خاص مناطق کوهستانی مرکزی ایران است. در حدود 23 درصد از گیاهان منطقه متعلق به شکل زیستی تروفیتها است که دوره زندگی خود را در فاصله زمانی شرایط مرطوب حاکم بر منطقه (اواسط اسفند تا اوایل خرداد ماه) میگذرانند. بنابراین، در فصول خشک منطقه فقط بقایای این گیاهان در لابلای پوشش گیاهی منطقه دیده میشود. فراوانی گونههای گیاهی یکساله در ترکیب پوشش گیاهی و وجود میکروتراسهای بسیار زیاد در منطقه، نشان دهنده تخریب اکوسیستم منطقه است. از آنجا که در محدوده منطقه هلن روستاهای متعددی وجود دارد، شخم و تبدیل اراضی مرتعی به اراضی کشاورزی و رهاسازی آنها پس از چند سال کشت، چرای زودرس و بیش از حد دام در مراتع حریم روستاها و خشکسالیهای اخیر را میتوان از عوامل اصلی وفور گیاهان یکساله و مهاجم در منطقه عنوان کرد (Solinska et al., 1997). نتایج مطالعات Sanandaji و Mozaffarian (2010) در منطقه سارال استان کردستان و Taghipour و همکاران (2012) در منطقه رود زرد خوزستان در مورد چیرگی همیکریپتوفیتها و تروفیتها در رویشگاههای زاگرسی با نتایج مطالعه حاضر هماهنگی دارد.
Asri (1998) معتقد است که پراکنش جغرافیایی مجموعه گونههای گیاهی یک منطقه، بازتاب تأثیرپذیری از ناحیه یا نواحی رویشی مختلف است. با توجه به تقسیمات نواحی رویشی ایران توسط Zohary (1963 و 1973) و Takhtajan (1986)، این منطقه در ناحیه ایرانی-تورانی قرار دارد. همچنین، پراکنش جغرافیایی حدود 65 درصد از عناصر ایرانی-تورانی در منطقه هلن نیز این مطلب را تأیید می کند. ویژگی بارز منطقه ایرانی-تورانی در وجود جنسهای Acantholimon، Astragalus و Cousinia است که این جنسها در این منطقه رویش فراوانی دارند. حضور گونههای متعددی از جنسهای مذکور به همراه گونههای مختلف از جنسهای Acanthophyllum، Allium، Centaurea، Nepeta و Stachys نشان از تسلط رویشهای ایرانی-تورانی در منطقه دارد
Hedge and Wendelbo, 1978)؛ (Heshmati, 2007. در فلور کوهستانی کشورهای همجوار مانند ترکیه، پاکستان و افغانستان شکلهای رویشی تروفیت و همیکریپتوفیت از بیشترین درصد برخوردارند و عناصر فیتوژئوگرافی ایرانی-تورانی نیز درصد زیادی را به خود اختصاص میدهند که این موضوع نشان دهنده شرایط یکنواخت حاکم بر پوشش گیاهی کوهستانهای منطقه ایرانی-تورانی است Vural, 2005)؛ Wazir et al., 2008). در میان کشورهای خاور میانه، فلور ایران از لحاظ تعداد و درصد گونههای بومزاد، از غنیترینها به شمار میرود، به طوری که حدود 22 تا 24 درصد گونههای فلور ایران، انحصاری محسوب میشوند
(Jalili and Jamzad, 1999). شناسایی تعداد 55 گونه بومزاد ایران از 18 تیره گیاهی در منطقه هلن با توجه به وسعت کم منطقه مطالعه شده، گویای غنای گونهای نسبتاً بالای آن است. از سوی دیگر، در منطقه هلن 70 گونه در خطر تهدید وجود دارد که هر روز به علت شدت تخریب توسط انسان و دام بیشتر در معرض خطر انقراض قرار میگیرند. تعداد گونههای در معرض خطر این منطقه از تعداد گونههای در معرض خطر مناطق شکار ممنوع حنا، کلاه قاضی، موته و قمیشلو استان اصفهان که حدود 54 گونه، توسط Aryavand (2001) تهیه شده، بیشتر است. این امر نشان میدهد که در منطقه هلن به علت عدم حفاظت کافی میزان تخریب گونهها بیشتر است. از 70 گونه در خطر انقراض منطقه، 55 گونه در طبقه کمتر در خطر (LR)، 3 گونه Astragalus caryolobus، Teucrium scordium و Ziziphora clinopodioides در طبقه آسیبپذیر (VU)، 3 گونه Allium hirtifolium، Myrtus communis و Zeravschanica membranacea در طبقه در معرض خطر (EN) و 9 گونه اطلاعات درباره آنها ناکافی است (DD). بیشترین تعداد گونه در خطر انقراض در منطقه به ترتیب متعلق به تیرههای Compositae، Papilionaceae، Labiatae، Umbelliferae و Cruciferae است. از گونههای در خطر انقراض دیگر میتوان به Cicer spiroceras،Satureja bachtiarica،Stachys acerosaو Tanacetum dumosum اشاره نمود. در مطالعه حاضر، بیشتر گونههای آسیبپذیر جزو گونههای چندساله علفی هستند که با مطالعات Jalili و Jamzad (1999) مطابقت دارد. آنها بیان کردند که 83 درصد از گونههای آسیبپذیر و 71 درصد از گونههای در معرض خطر انقراض کشور ایران گونههای علفی چند ساله هستند.
نسبت گونه به جنس معیاری برای معرفی نمو گونهای است. این معیار از تقسیم تعداد گونه به تعداد جنس در هر منطقه به دست میآید و میزان بالای آن نشان دهنده تنوعی جدید و میزان پایین آن بیانگر آن است که تنوع در زمان بسیار طولانی پدیدار شده است (Solinska et al., 1997). نسبت گونه به جنس برای منطقه هلن برابر با 5/1 است. این نسبت برای منطقه فریدونشهر (Nekokho, 2008)، منطقه ونک سمیرم (Parishani, 2005) و منطقه چادگان (Yousofi et al., 2011) به ترتیب برابر با 6/1، 8/1 و 9/1 است. این مقایسه نشان میدهد که نسبت گونه به جنس در کلیه مناطق مقایسه شده، با وجود تفاوت در وسعت منطقه بررسی شده به یکدیگر نزدیک است. پایین بودن این نسبت در منطقه هلن بر اساس نظر Solinska و همکاران (1997) مؤید آن است که تنوع در زمان بسیار طولانی پایدار شده است.
سپاسگزاری
پژوهش حاضر حاصل انجام طرح مطالعاتی منطقه حفاظت شده هلن است. نگارندگان مقاله از مسؤولان اداره کل محیط زیست و مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری به خاطر حمایت مالی این طرح نهایت کمال تشکر و قدردانی را دارند.