نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار پژوهشی، بخش تحقیقات جنگلها و مراتع، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان همدان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، همدان، ایران
چکیده
تازه های تحقیق
مقدمه.
نقش و کاربردهای متنوع گیاهان در زندگی انسان، ضرورت بررسی و شناخت فلور هر منطقه را برای برنامهریزیهای کلان اجتناب ناپذیر مینماید. بررسیهای فلوریستیک، یکی از فرایندهای مهم سیستماتیک گیاهی هستند که برای ارائه دادن ویژگیهای کمّی و کیفی ترکیب پوشش گیاهی، زوایایی را از ناشناختههای سیمای فلور هرمنطقه آشکار میکنند (Yousefi, 2009). شناسایی گیاهان در هر منطقه، از سویی بیانکنندة توان طبیعی آن منطقه است و از سوی دیگر، برای پژوهش به ویژه در علوم کاربردی بسیار اهمیت دارد (Dolatkhahi et al., 2011). مطالعه و شناسایی پوشش گیاهی و بررسی پراکنش جغرافیایی یک منطقه، اساس بررسیها و تحقیقات بومشناختی است و همچنین راهکاری مناسب برای تعیین ظرفیت بومشناختی منطقه از سایر جنبهها است (Taghipour et al., (2011 به طوری که عامل مؤثری در سنجش و ارزیابی وضعیت کنونی و پیشبینی وضعیت آینده به شمار میرود(Ghahremaninejad & Nafisi, (2011.
تعداد گونههای گیاهی شناسایی شدۀ ایران بالغ بر 8000 گونه است که از میان آنها 1727 گونه (22 درصد از کل گونهها) انحصاری (Endemic) ایران میباشند .(Jalili & Jamzad, 1999) آخرین بررسی در مورد گونههای انحصاری ایران (Noroozi et al., 2019) نشان داد در ایران 2597 گونۀ گیاهی انحصاری و نیمه انحصاری (30 درصد کل گونهها) وجود دارد که متعلق به 359 جنس از 65 تیره هستند. ایران به لحاظ سطح تنوع گونههای گیاهی در آسیای جنوب غربی، در مرتبۀ دوم بعد از کشور ترکیه قرار دارد (Davis et al., 1994). موقعیت ویژۀ ژئوبوتتانیکی ایران در خاورمیانه و تعلق فلوریستیکی آن به دو قلمروی مهم جغرافیای گیاهی هولارکتیک و پالئووتروپیک، سبب تنوع گونههای گیاهی و فراوانی نسبی گونههای انحصاری آن شده است و به همین علت همواره برای مطالعات فلوریستیک مورد توجه گیاهشناسان قرار گرفته است (Zohary, 1973; Takhtajan, 1986). این مطالعات به دو دلیل بسیار حائز اهمیت است. از سویی بسیاری از بخشهای ایران (به ویژه مناطق کوهستانی دوردست و بخشهای مرزی) هنوز به صورت جزئی و تخصصی بررسی و شناسایی نشدهاند و جمعآوری گیاهان و تهیۀ کلکسیونهای گیاهی مربوط به آنها در جهت ارتقاء دانش جغرافیای گیاهی و یافتن الگوهای انتشار گونهها بسیار مؤثر است و از سوی دیگر شناخت پوشش و جوامع گیاهی هر منطقه مستلزم آشنایی کامل و دقیق با فلور و رستنیهای آن است (Ghahreman & Attar, 1999).
از بین مطالعات فلوریستیک انجام شده در ایران به ویژه در ارتفاعات زاگرس میتوان به مطالعۀ کوه چال کبود شهرستان الشتر(استان لرستان)
(Asri et al., 2016)، منطقۀ حفاظت شدۀ شیدا در استان چهار محال و بختیاری (Vahabi et al., 2018)، رباط کوه بازفت در استان چهارمحال و بختیاری (Gholami et al., 2018)، کوه چوبین در استان چهارمحال و بختیاری (Bastouh Filabadi et al., 2020)، بخش غربی منطقۀ اشترانکوه استان لرستان (Mehrnia et al., 2021)، منطقۀ لیلاخ شهرستان دهگلان در استان کردستان (Tabad et al., 2021)، منطقۀ گلستان کوه اصفهان (Akhavan Roofigar & (Bagheri, 2021 و کوه دمیرلی در استان زنجان (Mahmoodi et al., 2022)، اشاره نمود (جدول 1).
از مطالعات فلوریستیک منطقهای در استان همدان نیز میتوان به مطالعات منطقۀ حفاظت شدۀ لشکردر ملایر(Safikhani et al., 2003)، منطقۀ حفاظت شدۀ خان گرمز در شهرستان تویسرکان (Safikhani et al., 2006)، منطقۀ کیان نهاوند (Safikhani et al., 2007)، رستنیهای آلپی بخشی از کوه الوند (Dehshiri et al., 2016)، فلور ماندابی استان همدان (Safikhani et al., 2018) و منطقۀ گاماسیاب نهاوند (Safikhani, 2022) اشاره نمود.
هدف از این پژوهش فراهم آوردن اطلاعات پایهای فلوریستیک است تا گونههای گیاهی موجود در کوه قراولخانۀ اسدآباد (استان همدان) تعیین و پتانسیل آن شناسایی شود و در نتیجه، انجام برنامههای مدیریتی مناسب جهت حفظ رویشگاههای آن امکانپذیر شود؛ زیرا بدون داشتن اطلاعات در مورد ترکیب رستنیهای این منطقه، نمیتوان راهکارهای اصولی و صحیح را در جهت حفاظت از ذخیرهگاههای ژنتیکی گیاهی آن ارائه کرد و برای حفظ، احیاء و گسترش آنها، برنامهریزیهای دقیق و آگاهانهای انجام داد. نتایج حاصل از این پژوهش به تعیین هر چه دقیقتر تنوع گونهای در استان همدان و در نهایت کشور منجر میشود و امکان مقایسۀ مناطق مختلف را از لحاظ تنوع گونهای فراهم میکند. از طرف دیگر، پژوهش حاضر با شناسایی گونههای گیاهی با ارزش، نادر و در معرض انقراض در منطقه، در ارائه راهکارهای حفاظت ازآنها کمک شایانی مینماید.
مواد و روشها.
کوه قراولخانه با مختصات ''87/36 '34 °48 شمالی و "66/59 '11 °48 شرقی، در شرق اسدآباد، در حدود 5 کیلومتری جاده اسدآباد - همدان
(در سمت راست گردنه اسدآباد) و مابین کوههای آلمابلاغ و کرکسین قراردارد و ارتفاع آن از سطح دریا 2648 متر است. (شکلهای 1، 2 و 3). سازندهای زمینشناسی موجود در این محدودۀ مطالعاتی عبارتند از آهکهای مرمریزه (شیست) که از نظر سن زمینشناسی متعلق به دورۀ قبل از ژوراسیک میباشند. قابلیت نفوذ این سازند بنا به ماهیت لیتولوژیکی آن بسیار اندک بوده و لذا چشمههای محدود و کم آبی در داخل آنها ظاهر شده است و در تغذیه آبرفتهای منطقه نقشی ندارند.
ریختار گیاهی اصلی منطقه، ریختار مرتعی است که شامل گونههای چیره Astragalus verus Olivier و Astragalus gossypinus Fisch. به همراه گونههایی چونFestuca ovina L., Poa bulbosa L., Bromus tomentellus Boiss., Stipa arabica Trin. & Rupr., Tanacetum polycephalum Sch.Bip. و Phlomis olivier Benth. است. در این ریختار اصلی ریختارهای فرعی دیگری قابل تشخیص میباشند: یک ریختار فرعی با گونۀ غالب Thymus fallax Fisch. & C.A.Mey. (گونهای آویشن) با گونههای همراهی نظیر Acantholimon olivieri (Jaub. & Spach) Boiss. و Teucrium orientale L. و ریختار فرعی دیگر با گونۀ غالبBromus tectorum L. است که به نوبه خود دو ریختار فرعیتر را در برمیگیرد: یک ریختار فرعی با گونۀ غالب Acanthophylum mucronatum C.A.Mey. به همراه Alyssum minus L., Taeniatherum caput-medusae (L.) Nevski, Poa persica Trin. و دیگری با گیاه غالبMinuartia meyeri (Boiss.) Bornm. که گیاهان همراهGalium setaceum Lam. و Heteranthelium piliferum (Sol.) Hochst. ex Jaub. & Spach را در بر میگیرد. همچنین در آبراهههای موجود در منطقه، ریختار فرعی ماندابی با گونۀ چیرۀJuncus inflexus L. به همراه Mentha longifolia (L.) L., Ononis spinosa L. و Epilobium hirsutum L. به چشم میخورد.
جدول 1- برخی از مطالعات فلوریستیک انجام شده طی یک دهۀ اخیر در ایران
Table 1- Some of the floristic studies carried out during the last decade in Iran
Row |
reference |
area of study |
Area (hectares) |
Number of species |
Dominant families |
Dominant vegetation elemen |
Dominant biological form |
Endemic species of Iran |
1 |
Damirly Mountains (Zanjan province) |
93900 |
809 |
Asteraceae, Fabaceae, Poaceae, Brassicaceae, Lamiaceae, Caryophyllaceae, Apiaceae |
Ir |
H, T |
121 |
|
2 |
Golestankooh area (Isfahan Province) |
130000 |
620 |
Asteraceae, Fabaceae, Lamiaceae, Brassicaceae, Apiaceae, Caryophyllaceae |
Ir |
H, T |
130 |
|
3 |
Lailakh region in Dehgolan, (Kurdistan Province) |
13600 |
361 |
Asteraceae, Lamiaceae, Fabaceae, Poaceae, Apiaceae, Boraginaceae, Brassicaceae |
Ir |
H, T |
16 |
|
4 |
the Western Part of Oshtrankooh Region (Lorestan Province) |
- |
730 |
Asteraceae, Fabaceae, Lamiaceae, Poaceae Brassicaceae, piaceae Rosaceae |
Ir |
H, T |
107 |
|
5 |
Chubin Mountaion, Chaharmahal and Bakhtiari Province |
1232 |
230 |
Asteraceae, Fabaceae, Brassicaceae, Lamiaceae, Apiaceae Poaceae, Ranunculaceae |
Ir |
H, T |
25 |
|
6 |
Robat Kouh Area, Bazoft County, Chaharmahal and Bakhtiari Province |
1503 |
343 |
Asteraceae, Lamiaceae, Poaceae, Brassicaceae, Fabaceae, Apiaceae, Caryophyllaceae |
Ir |
H, T |
45 |
|
7 |
Sheida Protected Area Chaharmahal va Bakhtiari Province, Iran |
23832 |
316 |
Asteraceae, Fabaceae, Lamiaceae, Poaceae, Apiaceae, Brassicaceae, Boraginaceae Caryophyllaceae |
Ir |
H, T |
- |
|
8 |
Chal-e Kabod Mountain of Alashtar (Lurestan Province) |
470 |
178 |
Asteraceae, Lamiaceae, Apiaceae, Brassicaceae Poaceae, Fabaceae Boraginaceae |
Ir |
H, G |
29 |
اشکال زیستی: H: همی کریپتوفیت؛ T: تروفیت؛ G: ژئوفیت
عنصر رویشی: IT: ایرانی-تورانی
Biological forms: H: Hemichryptophytes; T: Therophytes; G: Geophytes Vegetation elemen: Ir: Irano-Turanian
شکل 1- موقعیت شهرستان اسدآباد در استان همدان و ایران |
Figure 1- The location of Asadabad city in Hamedan province and Iran |
شکل 2- مسیر دستیابی به منطقۀ مورد مطالعه از شهر اسدآباد |
Figure 2- The way to reach the studied area from Asadabad city |
شکل 3- موقعیت منطقۀ مورد بررسی بر اساس نقشۀ ماهوارهای |
Figure 3- The location of the investigated area based on the satellite map |
به طور کلی مهمترین عامل بارش منطقۀ مورد مطالعه ناشی از تودههای آب و هوایی است که از مدیترانه در جهت غربی وارد کشور میشوند. دومین عامل نیز جریاناتی است که از سوی شمال غرب، سبب بارش عمومی در منطقه میشوند. بر اساس منحنی آمبریوترمیک منطقه، بیشترین بارش در طول سال به ترتیب در ماههای فروردین، بهمن و آبان تا آذر ماه و کمترین مقدار بارشی که در منطقه صورت میگیرد در ماههای تیر، مرداد و شهریور است (شکل 4). بارش منطقه از اواخر شهریور آغاز میگردد و تا اوایل خرداد ادامه مییابد. بنابراین منطقۀ مورد مطالعه بطور تقریبی هشت ماه تحت پوشش ریزشهای جوی قرار دارد. بیشترین ریزشهای جوی منطقه در ماههای فصول پاییز
(38 درصد)، زمستان (36 درصد) و بهار
(24 درصد) رخ میدهد که مجموعاً 340 میلیمتر (94 درصد) از کل ریزشهای جوی منطقه را شامل میشود. دمای متوسط منطقه حدود 6/12 درجۀ سانتیگراد است. متوسط حداکثر دمای سالیانه حدود 22 درجۀ سانتیگراد و مقدار متوسط حداقل درجۀ حرارت حدود 7/3 درجۀ سانتیگراد برآورد شده است. حداکثر مطلق دما حدود 44 درجۀ سانتیگراد و حداقل مطلق آن طی دورۀ شش ساله حدود
25- درجۀ سانتیگراد است. گرمترین ماههای منطقه خرداد، تیر مرداد و شهریور و سردترین ماههای آن آذر، دی، بهمن و اسفند است. تعداد روزهای یخبندان در منطقه حدود 133 روز است. اقلیم منطقه بر اساس روش دومارتن، نیمه خشک؛ براساس روش آمبرژه، نیمه خشک سرد و براساس روش کوپن، مدیترانهای تعیین شده است.
در این تحقیق به منظور جمعآوری گیاهان، تهیۀ نمونههای هرباریومی و شناسایی نمونههای گیاهی، از روش مرسوم مطالعات تاکسونومیک استفاده شد. بدین منظور ابتدا منطقۀ مورد بررسی از نظر جغرافیایی و فصلی تقسیم بندی گردید. طی سالهای 1373 لغایت 1399در چندین نوبت، طی فصول مختلف رویشی با مراجعۀ مستقیم به نواحی مختلف منطقه، نمونههای گیاهی جمعآوری شدند. در هنگام مراجعه به منطقه ضمن همراه بردن وسایل مورد نیاز، نمونههای گیاهی کامل (دارای ساقه، ریشه، برگ و حتیالامکان میوه) جمعآوری گردید. یادداشتهای مربوط به وضعیت بوم شناختی و شکل زیستی هر یک از گونهها به صورت مستقیم بر روی زمین انجام گرفت. پس از هر نوبت جمعآوری، نمونههای گیاهی با استفاده از وسایل لازم پرس و خشک شدند و جهت نگهداری در هرباریوم آماده شدند (Jones & Luch Singer, 2004). نمونههای گیاهی مذکور در هرباریوم مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان همدان نگهداری میشوند.
شکل 4- منحنی آمبروترمیک منطقۀ مورد بررسی
Figure 4- Ambrothermic curve of the studied area
در مرحله بعد نمونههای هرباریومی آماده شده، با استفاده از منابع گیاهشناسی نظیر فلورهای ایران (Asadi et al., 1988-2021)، فلورا ایرانیکا (Rechinger, 1963-2015)، فلور عراق (Townsend et al., 1966-1985)، فلور ترکیه (Davis, 1965-1985) و فلور فلسطین (Zohary, 1966-1986) شناسایی و نامگذاری شدند. طبقهبندی گیاهان، براساس نسخۀ چهارم تبارزایی نهاندانگان (APG IV: Angiosperm Phylogeny Group)، (Chase et al., 2016) ارائه شد. صحت نگارش اسامی علمی با مراجعه به پایگاه اینترنتی "فهرست بین المللی اسامی گیاهان" (IPNI, 2023) و مترادف بودن آنها با استفاده از پایگاه اینترنتی "گیاهان جهان برخط" (POWO, 2023) بررسی گردید.
برای طبقهبندی شکلهای زیستی گیاهان از سیستم طبقهبندی رانکایر (Raunkiaer, 1934) استفاده شد. اساس این طبقهبندی بر مبنای موقعیت جوانههای مولد در گیاه قرار دارد. بدین ترتیب گیاهان موجود در اکوسیستمهای خشکی بطور کلی به پنج گروه فــانــروفیـتهـــا (Phanerophytes)،کامفیتها (Chamaephytes)، همیکریپتـوفیتها (Hemicryptophytes)، کریپتوفیتها (Cryptophytes)، و تروفیتها (Therophetes) تقسیم میشوند. این طبقهبندی بر این فرض است که ریختشناسی گونهها با عوامل آب وهوایی کاملاً مرتبط هستند(Taghipour
et al., 2011).
جهت تعیین عناصر رویشی منطقهای هر آرایۀ گیاهی، از مونوگرافها، مرورها و اطلاعات مربوط به پراکنش در کتابهای فلور نظیر فلورا ایرانیکا (Rechinger, 1963-2015)، فلور ایران (Asadi
et al., 1988-2021)، فلور ترکیه (Davis, 1965-1985) و فلور عراق (Townsed et al., 1966-1985) استفاده شد. اصطلاحات و تعیین محدودۀ واحدهای اصلی جغرافیای گیاهی (Phyto-Geography) بر اساس کارهای پیشین موجود در این زمینه به ویژهTakhtajan, 1986; Léonard, 1988; 1989; 1991; Zohary, 1973; وWhite & Léonard, 1991 میباشد. بدین منظور گیاهانی که به یک تا چهار منطقۀ رویشی تعلق دارند عناصر آنها نوشته شد و گیاهان دارای پراکنش گسترده در جهان به عنوان عناصر رویشی جهان وطنی مشخص شدند.
براساس منابع موجود در مورد گیاهان دارویی استان همدان (Kalvandi et al., 2007)، گیاهان دارای ارزش دارویی یا صنعتی در فهرست گیاهان منطقه مشخص گردید. با استفاده از کتاب فهرست قرمز گونههای گیاهی ایران (Jalili & Jamzad, 1999)، طبقات حفاظتی گیاهان انحصاری ایران که در منطقه پراکنش دارند، بر اساس طبقه بندی اتحادیۀ بینالمللی حفاظت از طبیعت (IUCN: The International Union for Conservation of Nature) مشخص شد.
نتایج
در این پژوهش گیاهان کوه قراولخانه برای نخستین بار به طور گسترده مورد مطالعه قرار گرفت. در پیوست 1 فهرست اسامی گیاهان منطقه به صورت الفبایی و به ترتیب تیره و نام علمی تنظیم و شکل زیستی، عنصر رویشی، گیاهان دارویی یا صنعتی و شمارۀ هرباریومی هر آرایه ارائه شده است. بر اساس این مطالعه، در کوه قراول خانۀ اسدآباد در مجموع 255 آرایه از گیاهان آوندی (شامل 35 تک لپه و 220 دولپه) متعلق به 45 تیره (شامل 9 تیرۀ تک لپه و 36 تیرۀ دولپه)، 172 جنس (شامل 24 تک لپه و 148 دو لپه) رویش دارند.
در شکل 5 تصاویر تعدادی از گونههای گیاهی منطقه نشان داده شده است.
شکل 5- تصاویری از تنوع گونههای گیاهی کوه قراولخانه (اسدآباد-استان همدان). A- گونهای انحصاری ایران از زرآوند (Aristolochia olivieri Colleg. ex Boiss.)؛ B- گونهای انحصاری ایران از گون (Astragalus avicennicus Parsa)؛ C- گونهای انحصاری ایران از گون (Astragalus kirrindicus Boiss.).؛ D- گونهای انحصاری ایران از گل حسرت (Colchicum varians (Freyn & Bornm.) Dyer)؛ E- گونهای انحصاری ایران از هزار خار (Cousinia eriorrhizomea Bornm.)؛ F- گونهای بید علفی (Epilobium hirsutum L.)؛ G- گونهای جنتیانا(Gentiana olivieri Griseb.) ؛ H- هوفاریقون (Hypericum perforatum L.)؛
I- گونهای انحصاری ایران از زنبق (Iris reticulata M.Bieb. var. reticulata)؛ J- گزنۀ سفید (Lamium album L.). K- گونهای انحصاری ایران از پونهسا (Nepeta straussii Hausskn. & Bornm.)؛ L- گونهای انحصاری ایران از گوش بره (Phlomis anisodonta Boiss. subsp. occidentalis Jamzad)؛ M-گونهای از مریم گلی (Salvia xanthocheila Boiss. ex Benth.)؛
N- گونهای انحصاری ایران از بشقابی (Scutellaria nepetifolia Benth.)؛ O- گونهای از لاله (Tulipa biflora Pall.).
Figure 5- Pictures of the plant diversity of Qaravolkhaneh Mountain (Asadabad-Hamedan province). A- Iran's endemic species of Dutchman’-pipe (Aristolochia olivieri Colleg. ex Boiss.); B- Iran's endemic species of Astragal (Astragalus avicennicus Parsa); C- Iran's endemic species of Astragal (Astragalus kirrindicus Boiss.); D- Iran's endemic species of Autumn crocus (Colchicum varians Freyn); E-Iran's endemic species of Cousinia (Cousinia eriorrhizomea Bornm.);
F-Willow herb (Epilobium hirsutum L.); G-Gentian (Gentiana olivieri Griseb.); H- St. John’s-wort (Hypericum perforatum L.); I- Iran's endemic species of Iris (Iris reticulata M.Bieb. var. reticulata); J- White dead nettle (Lamium album L.).
K-Iran's endemic species of Nepeta (Nepeta straussii Hausskn. & Bornm.); L- Iran's endemic species of Jerusalem sage (Phlomis anisodonta Boiss. subsp. occidentalis Jamzad); M- Iran's endemic species of Salvia (Salvia xanthocheila Boiss.
ex Benth.); N- Iran's endemic species of Scullcap (Scutellaria nepetifolia Benth.); O- Tulip (Tulipa biflora Pall.).
شکلهای 6 و 7 به ترتیب نمودار ستونی تعداد جنسها و گونههای گیاهی متعلق به هر تیره را در منطقه نشان میدهند (تیرههای تک جنس یا تک گونه نشان داده نشدهاند). بر اساس این نمودارها، تیرۀ Asteraceae (کاسنی) با 30 جنس و 41 گونه، تیرۀ Lamiaceae (نعنا) با 13 جنس و 29 گونه، تیرۀ Poaceae (گندمیان) با 16 جنس و 23 گونه، تیرۀ Fabaceae (پروانهآسا) با9 جنس و 22 گونه، تیرۀ Brassicaceae (شببو) با 13 جنس و 15 گونه، تیرۀ Caryophyllaceae (میخک) با 9 جنس و
15 گونه، تیرۀ Apiaceae (چتریان) با10 جنس و 10 گونه بیشترین سهم را در میان تیرههای شناسایی شده، از نظر تعداد گونه دارا بودند.
در جدول 2 فهرستی از تیرههای بزرگ منطقه به همراه تعداد جنسها و گونههای مربوطه و همچنین اعداد متناسب با آنها در کل ایران ارائه شده است. بیشتر تیرهها دارای تعداد کمی گونه میباشند، به طوری که 15 تیره (6/32 درصد) فقط یک گونه و 24 تیره (1/52 درصد)، بین 2 تا 9 گونه دارند.
7 تیرۀ باقیمانده (21/15درصد)که از جمله غنیترین تیرههای منطقه به حساب میآیند، با 10 تا 41 گونه، در مجموع 156 گونه (93/60 درصد از کل گونهها) از 101 جنس (38/58 درصد کل جنسها) را به خود اختصاص میدهند. 9 تیره شامل: Amaryllidaceae, Asparagaceae, Colchicaceae, Cyperaceae, Iridaceae, Ixioliridaceae, Juncaceae, Liliaceae و Poaceae تیرههای تک لپۀ منطقه را تشکیل میدهند. جنس Astragalus L.. (گون) که با
840 گونه، بزرگترین جنس ایران است (Ghahremaninejad and Joharchi, 2020)، درکوه قراولخانه نیز با 9 گونه بزرگترین جنس منطقه محسوب میشود. جنس Silene L. با 5 گونه و جنسهایCentaurea L., Salvia L., Stachys L., Bromus L. و Ranunculus L. همگی با
4 گونه در مراتب بعدی میباشند.
شکل 6 - نمودار ستونی تعداد جنسهای متعلق به هرتیره در منطقۀ مورد بررسی (تیرههای با بیش از 1 گونه در نمودار نشان داده شدهاند)
Figure 6- Column chart of the number of genera and species belonging to each family in the studied area (Families with more than 1 species are shown in the chart)
شکل 7 - نمودار ستونی تعداد گونههای متعلق به هرتیره در منطقۀ مورد بررسی (تیرههای با بیش از 1 گونه در نمودار نشان داده شدهاند)
Figure 7- Column chart of the number of genera and species belonging to each family in the studied area (Families with more than 1 species are shown in the chart)
جدول 2- مقایسه تعداد جنسها و گونههای تیرههای بزرگ کوه قراولخانه و ایران
Table 2- Comparison of the number of genera and species of large families of Qaravolkhane Mountain and Iran
Species |
Genus |
Family |
||||
Percent |
Qaravolkhaneh Moutain |
Iran |
Percent |
Qaravolkhaneh Mountain |
Iran |
|
3.16 |
10 |
316 |
8.92 |
10 |
112 |
Apiaceae |
4.01 |
41 |
1021 |
21.5 |
30 |
139 |
Asteraceae |
4.76 |
15 |
315 |
12.62 |
13 |
103 |
Brassicaceae |
4.43 |
15 |
338 |
23.68 |
9 |
38 |
Caryophyllaceae |
1.76 |
22 |
1250 |
16.07 |
9 |
56 |
Fabaceae |
8.38 |
29 |
346 |
28.26 |
13 |
46 |
Lamiaceae |
6.26 |
23 |
367 |
14.81 |
16 |
108 |
Poaceae |
گونههای شناسایی شده در منطقه از لحاظ شکل زیستی و کوروتیپ مورد بررسی قرار گرفتند (شکلهای 8 و 9). این بررسی نشان میدهد که همیکریپتوفیتها با 126 گونه (01/49 درصد) و سپس تروفیتها با 61 گونه (31/24 درصد) بیشترین فراوانی و سپس کریپتوفیتها با 31 گونه (15/12 درصد) ، کامفیتها با 29 گونه
(37/11 درصد)، فانروفیتها با 7 گونه (74/2 درصد ) و هلوفیتها با 1 گونه (39/0 درصد) در رتبههای بعدی قرار دارند (شکل8).
تعیین کورولوژی گیاهان کوه قراولخانه نشان میدهد گونههای گیاهی این منطقه به لحاظ پراکنش جغرافیایی متعلق به یک تا چند ناحیۀ جغرافیای گیاهی میباشند. 141گونه (46/55 درصد) از گیاهان منطقه متعلق به عناصر ناحیۀ ایرانی- تورانی، 3 گونه (17/1 درصد) متعلق به عناصر زاگرسی، 52 گونه (31/20 درصد) متعلق به عناصر اروپا – سیبری / ایرانی- تورانی، 7 گونه (73/2 درصد) متعلق به عناصر ایرانی-تورانی/ زاگرسی، 4 گونه (56/1 درصد) متعلق به عناصر ایرانی- تورانی/ خلیج عمانی، 15 گونه
(85/5 درصد) متعلق به عناصر اروپا- سیبری / ایرانی-تورانی/ زاگرسی، 14 گونه (69/5 درصد) متعلق به عناصر اروپا- سیبری / ایرانی-تورانی/ خلیج عمانی و 12 گونه (68/4 درصد) متعلق به عناصر اروپا – سیبری / ایرانی- تورانی / زاگرسی/ خلیج عمانی هستند. 7 گونه (73/2 درصد) نیز پراکنش جهان وطنی دارند (شکل 9). این منطقه به دلیل قرار گرفتن در مرز چند ناحیۀ جغرافیای گیاهی مختلف دارای نسبت بالایی از عناصر دو تا چند منطقهای است که بیش از نیمی از این گیاهان پراکنش ایران – تورانی دارند.
در پیوست 1 در یک ستون مشخص، گونههای گیاهی منطقه که براساس منابع، جزو گیاهان دارویی یا صنعتی به حساب میآیند فهرست شدهاند. بر این اساس، 121 گونه (2/47 درصد از کل گونههای منطقه) از گیاهان دارویی یا صنعتی محسوب میشوند. در بین تیرههای گیاهی منطقه، تیرههای Lamiaceae (نعنا) و Fabaceae (پروانهآسا) هریک با 21 گونه بیشترین تعداد گونههای دارویی یا صنعتی منطقه را به خود اختصاص میدهند. در این میان دو گونه گون شامل
Astragalus gossypinus Fisch. (گون پنبهای، گون سفید) و Astragalus verus Olivier (گون زرد) با تیغ زنی ساقهها توسط بهرهبرداران محصولات فرعی مراتع به ترتیب جهت استخراج کتیرای سفید و کتیرای زرد مورد استفاده قرار میگیرند. در بین گونههای دارویی منطقه، گونههایGundelia tournefortii L. (کنگر)، Urtica dioica L. subsp. Kurdistanica Chrtek (گزنه)، Thymus fallax Fisch. & C.A.Mey. (آویشن)، Stachys lavandulifolia Vahl (چای کوهی) وMentha longifolia (L.) L. (پونه) در بین مردم بیشتر شناخته شدهاند و بیشتر مورد برداشت و بهرهبرداری قرار میگیرند.
شکل 8- نمودار کلوچهای درصد اشکال زیستی گیاهان کوه قراولخانه
Figure 8- Pie chart of the percentage of plants biological forms in Qaravolkhaneh Mountain
شکل 9- نمودارکلوچهای درصد عناصر رویشی منطقهای گیاهان کوه قراولخانه
Figure 9- Pie chart of the percentage of regional vegetative elements of Qaravolkhaneh Mountain plants
در جدول 3 فهرست گونههای انحصاری ایران که در کوه قراولخانه میرویند، ارائه شده است. از مجموع 255 گونۀ گیاهی موجود در منطقه،
23 گونه (98/8 درصد کل گونهها) انحصاری ایران میباشند. این گونههای انحصاری به 11 تیره و 19جنس تعلق دارند. بیشترین تعداد گونههای انحصاری در میان تیرههای Lamiaceae با 5 گونه وFabaceae با 4 گونه مشاهده شد. در بین گونههای گیاهی انحصاری شناسایی شده در این منطقه، بر اساس کتابRed data book of Iran ،
2 گونه در طبقۀ حفاظتی آسیبپذیر (Vulnerable=Vu)، 11 گونه در طبقه حفاظتی کم خطر (Low Risk)، 4 گونه به صورت کمبود دادهها (Data Deficient=DD) مشخص شدهاند و 6 گونه نیز در این کتاب نام برده نشدهاند.
(جدول 3).
جدول 3- فهرست گونههای انحصاری ایران در کوه قراولخانه و طبقۀ حفاظتی آنها بر اساس Red data book of Iran
Table 3- The list of Iran's endemic species in Qaravolkhaneh Mountain and their protection status based on Red data book of Iran
Row |
Scientific name of endemic species |
Family |
Protection status |
1 |
Allium zagricum R.M. Fitsch |
Amarylidaceae |
- |
2 |
Rhabdosciadium aucheri Boiss. |
Apiaceae |
LR |
3 |
Zeravschania aucheri (Boiss.) Pimenov |
Apiaceae |
LR |
4 |
Aristolochia olivieri Colleg. ex Boiss. |
Aristolochiaceae |
LR |
5 |
Cousinia eriorrhizomea Bornm. |
Asteraceae |
DD |
6 |
Cousinia lurorum Bornm. |
Asteraceae |
- |
7 |
Clastopus vestitus (Desv.) Boiss. |
Brassicaceae |
LR |
8 |
Pseudocamelina glaucophylla (DC.) N.Busch |
Brassicaceae |
LR |
9 |
Bufonia stapfi Bornm. |
Caryophyllaceae |
DD |
10 |
Gypsophila polyclada Fenzl ex Boiss.var. leioclada (Rech.f.) Falat. |
Caryophyllaceae |
DD |
11 |
Colchicum varians (Freyn & Bornm.) Dyer |
Colchicaceae |
LR |
12 |
Astragalus avicennicus Parsa |
Fabaceae |
VU |
13 |
Astragalus cyclophyllos Beck |
Fabaceae |
VU |
14 |
Astragalus tricholobus DC. subsp. tricholobus |
Fabaceae |
- |
15 |
Cicer spiroceras Jaub. & Spach |
Fabaceae |
- |
16 |
Onobrychis melanotricha Boiss. var. melanotricha |
Fabaceae |
LR |
17 |
Nepeta laxiflora Benth. |
Lamiaceae |
LR |
18 |
Nepeta straussii Hausskn. & Bornm. |
Lamiaceae |
LR |
19 |
Phlomis anisodonta Boiss. subsp. occidentalis Jamzad |
Lamiaceae |
- |
20 |
Scutellaria nepetifolia Benth. |
Lamiaceae |
DD |
21 |
Teucrium orientale L. subsp. gleotricum Rech.f. |
Lamiaceae |
- |
22 |
Veronica farinosa Hausskn. |
Plantaginaceae |
LR |
23 |
Ranunculus pichleri Freyn ex Stapf |
Ranunculaceae |
LR |
طبقات حفاظتی: LR: کم خطر؛ Vu: آسیب پذیر؛ DD: کمبود دادهها
Protection status: LR: Low Risk; VU: Vulnurable; DD: Data Deficient
بحث.
یافتههای حاصل از این پژوهش نشان داد،
255 گونه، متعلق به 172جنس و 45 تیرۀ گیاهی در منطقۀ مورد مطالعه رویش دارند. با توجه به اینکه منطقۀ مورد مطالعه با مساحت 5/16 کیلومتر مربع، تنها 001/0 درصد از مساحت کشور را به خود اختصاص میدهد، حضور قریب به 2/3 درصد از گونههای گیاهی کشور در این وسعت کم، نشان دهندۀ غنای فلوریستیکی در طول ارتفاعات کوهستانی منطقه میباشد و میتوان از یک طرف آن را به بارش مناسب و اختلاف ارتفاعی حدود 900 متر و به تبع آن تغییرات بومشناختی وابسته به طبقات ارتفاعی و از طرف دیگر به واحدهای مختلف فیزیوگرافی منطقه، شامل صخرهها و برونزدگیهای سنگی، دشتهای دامنهای، چشمهها و آبراهههای فصلی و همچنین تشکیلات زمین شناختی متنوع و در نتیجه شرایط خاکی محلی مختلف، نسبت داد. ارتفاع از سطح دریا و عامل پستی و بلندی با ایجاد خرد اقلیمها از جمله عوامل مهم تأثیرگذار بر غنا و تنوع گونههای گیاهی به طور مستقیم و غیر مستقیم هستند (Ejtehadi & Zare., 2015). به طور کلی تنوع گونهای در هر منطقه به شرایط آب و هوایی و اقلیمی، جای نگاری، بومشناختی، تنوع زیستگاهها و رویشگاهها، وسعت منطقۀ مورد بررسی و نوع مدیریت و حفاظت از منطقه بستگی دارد. با این وجود، مقایسۀ تعداد گونههای شناسایی شده در کوه قراولخانه با مطالعات برخی از مناطق دیگر ایران در چند سال اخیر (جدول 1) نشان میدهد کوه قراولخانه نسبت به منطقۀ حفاظت شده شیدا در استان چهارمحال و بختیاری (Vahabi et al., 2018)، رباط کوه بازفت در استان چهارمحال و بختیاری (Gholami et al., (2018، بخش غربی منطقۀ اشترانکوه در استان لرستان (Mehrnia et al., 2021)، منطقۀ لیلاخ (شهرستان دهگلان) در استان کردستان (Tabad
et al., 2021)، گلستانکوه در استان اصفهان (Akhavan Roofigar & Bagheri, 2021) و کوههای دمیرلی در استان زنجان(Mahmoodi
(et al., 2022 از تعداد گونههای گیاهی کمتری برخوردار است و نسبت به کوه چوبین در استان چهار محال و بختیاری (Bastouh Filabadi et al., (2020 و کوه چال کبود در استان لرستان (Asri
et al., 2016) تعداد گونههای بیشتری دارد. از نظر مقایسۀ تعداد گونههای گیاهی در برخی از مطالعات انجام شده در استان همدان، Zarini (2010) طی بررسی فلور بخشی از ارتفاعات گرین شامل ارتفاعات بالاتر از 2800 متر از سطح دریا (فلور آلپی) در منطقۀ گاماسیاب نهاوند، 100 گونۀ گیاهی را از 76 جنس و 27 تیره شناسایی نمود. علاوه بر این در مطالعات فلوریستیک منطقۀ حفاظت شدۀ لشکردر شهرستان ملایر (Safikhani et al., 2003،) 266 گونه، منطقۀ حفاظت شدۀ خان گرمز در شهرستان تویسرکان (Safikhani et al., 2006)، 214 گونه، منطقۀ کیان در شهرستان نهاوند (Safikhani et al., 2007)، 404 گونه، در بخشی از ارتفاعات آلپی کوه الوند (Dehshiri et al., 2016)، 108 گونه و در منطقۀ گاماسیاب نهاوند (Safikhani, (2022، 311 گیاهی شناسایی شده است. مطالعات مختلف حاکی از آنست که شباهتهای فلوریستیکی بین مناطق به شدت تحت تأثیر فاصلۀ بین آنها قرار میگیرد (Condit et al., 2002; McDonald et al., 2005). از لحاظ مقایسهای بزرگترین تیرههای گیاهی کوه قراولخانه تیرههای Asteraceae (کاسنی)، Lamiaceae (نعنا)، Poaceae (گندمیان)، Fabaceae (پروانهآسا)، Brassicaceae (شببو)، Caryophyllaceae (میخک) و Apiaceae (چتریان) بود که این تیرهها با ترتیبی مشابه یا اندکی متفاوت، تیرههای غالب برخی مناطق مطالعه شده در ایران (جدول 1) را نیز تشکیل میدهند. این تیرهها اصولا ًبه علت ماهیت تکاملی خود بیشترین تعداد گونه را در اکثر نقاط ایران دارند (Hamzeh'ee, 2016). افزون بر ویژگیهای بومشناختی و رویشگاهی و تأثیر این عوامل بر تنوع و ترکیب گونهای گیاهان، نقش انسان در تغییر پوشش گیاهی یک منطقه را نمیتوان نادیده گرفت. بیگمان، فعالیتهای درازمدت انسان در منطقه، تأثیر چشمگیری بر وضعیت کنونی پوشش گیاهی آن داشته است. از دلایل این تأثیر فراوانی حضور برخی گیاهان از تیرههایی مانند Asteraceae, Lamiaceae و Fabaceae در منطقه است، که ناشی از تخریب پوشش گیاهی بوسیلۀ انسان و چرای بیش ازحد دام است که در مطالعات اشاره شده در جدول 1 و پژوهشهای فلوریستیک انجام شدۀ دیگر در مناطقی با فعالیتهای شدید انسانی هم دیده شده است (Khajeddin & Yeganeh, 2012; Gurgin Karaji et al., 2014 Pairanj et al., 2011; Moradi et al., 2013;).
Ghahremaninejad & Agheli (2009) معتقدند هنگامی که درصد تخریب پوشش گیاهی در یک منطقه زیاد شود، برخی از گونههای تیرههایی مانند Asteraceae (کاسنی)، در فلور آن نواحی، بیشتر حضور مییابند.Pairanj et al., (2011)، فراوانی گیاهان تیرۀ Asteraceae را در مناطقی که تحت چرای شدید بودهاند با خاردار بودن این گیاهان (مانند جنسهای
Centaurea L. Cirsium Cass, و Lophiolepis Cass) یا وجود ترکیبات شیمیایی بازدارنده در آنها (مانند Achillea L. و (Scorzonera L. مرتبط میدانند. به طور کلی فراوانی نسبی گیاهان تیرۀ کاسنی در یک منطقه، تحت تأثیر عوامل تکاملی؛ تنوع بالای گونههای آن در کشور؛ سازشپذیری به شرایط سخت کوهستانی؛ توانایی فوقالعاده در ایجاد، انتشار و پراکنش بذرهای کوچک به واسطۀ مجهز بودن به عوامل انتشار نظیر کرک، جقه یا پاپوس، گیره، خار و غیره؛ اتخاذ مکانیسمهای مقاومت به چرا در ساختار فیزیولوژیک و کاهش درجۀ خوش خوراکی از طریق تولید ترکیبات شیمیایی و همچنین تغییر در ساختار ریختشناختی نظیر ساقه و برگهای به شدت خارآلود در بسیاری از گونههای این تیره است (Paypuzan & Jafari Kukhdan, 2019). در تیرۀ Lamiaceae (نعنا) علاوه بر سازشهای بومشناختی، وجود متابولیتهای ثانویۀ معطر از گروه روغنهای اسانسی و ترکیبات ترپنی باعث عدم تمایل دامها به چرا و تغذیه از گونههای آن و در نتیجه گسترش بیشتر آنها در یک منطقه میگردد (Pairanj et al., 2011). در تیرۀ Apiaceae (چتریان) نیز به علت آنکه اکثراً گیاهانی معطر و واجد صمغ و گاهی ترکیبات سمی هستند، فشار چرای دام بر این گیاهان کاهش مییابد (Vafadar et al., 2018). هرچند وجود تعداد زیاد گونههای تیرههایFabaceae و Poaceae در منطقه از لحاظ ارزش علوفهای و حفاظت خاک از اهمیت خاصی برخوردار است؛ اما رویش پایههای متعددی از گونههایی از جنسهای Cousinia Cass. (هزارخار)، Cirsium Mill.، Lophiolepis Cass. و Echinops L. (شکرتیغال) از تیرۀ Asteraceae (کاسنی) و همچنین گونههایی از جنس Euphorbia (فرفیون) به عنوان گونههایی به ترتیب خاردار و سمی، نگرانکننده و بیانگر چرای مفرط و تخریب پوشش گیاهی در یک منطقه است (Dehshiri & Mahdavar, 2016). علت گسترش برخی گونههای تیره Fabaceae (پروانه آسا) نظیر گونهای پشتهای که تیپ گیاهی غالب منطقه را تشکیل میدهند میتواند به دلیل خوش خوراک نبودن آنها برای دام باشد. همچنین فراوانی برخی گونههای تیرۀ Poaceae (گندمیان) و اکثر گونههای تیرۀ Cyperaceae (جگن) میتواند به علت وجود منبع رطوبتی (چشمهها و آبراههها) در منطقه باشد، زیرا گیاهان تک لپه وابستگی خود را به محیطهای مرطوب بیش از دو لپهایها حفظ کردهاند و بنابراین بخشی از فلور را در این مناطق به خود اختصاص میدهند (Asri & Moradi, 2004).
طیف اشکال زیستی گیاهان در اقلیمهای مختلف با یکدیگر متفاوتند، به طوری که طیفی که از هر جامعۀ گیاهی ترسیم میشود، بیانگر چگونگی وضعیت آب و هوایی و موقعیت اقلیمی آن میباشد (Mobayen, 1981). طبق نظرArchibold (1995)، فراوانی گیاهان همیکریپتوفیت در یک منطقه، نشاندهندۀ ارتفاع زیاد و اقلیم سرد و کوهستانی در آن منطقه است به طوریکه از یک طرف سازگاری این گیاهان در مقابل سرما و شرایط سخت زیستی حاکم بر منطقه و از طرف دیگر عدم چرا توسط دام (به دلیل قرارگیری جوانههای انتهایی آنها در سطح خاک) سبب غلبۀ این شکل زیستی
(21/49 درصد) در منطقۀ بررسی شده است. این گیاهان آب را ذخیره میکنند، برگهای خود را از دست میدهند یا با کاهش اندازۀ برگهایشان، رشد رویشی خود را کاهش میدهند. درصد بالای این شکل زیستی در مناطق با شرایط مشابه نظیر مطالعات Asri et al., (2016); Vahabi et al., (2018); Gholami et al., (2018); Bastouh Filabadi (2020); Mehrnia et al., (2021); Tabad et al., (2021); Akhavan Roofigar & Bagheri (2021) و Mahmoudi et al., (2022) همخوانی دارد.
در این منطقه 21/24 درصد ازگونهها تروفیت هستند. گیاهان تروفیت به طور قابل توجهی با خشکی و دفعات کمتر بارندگی سازگاری دارند زیرا این گیاهان دورۀ رویشی را به صورت بذر زندگی میکنند (Asri, 2003). مزیت اصلی یکساله بودن، داشتن درجۀ انعطاف پذیری بالا در سرعت رشد، اندازه و فنولوژی و غیرفعال ماندن در شرایط اقلیمی بحرانی است (Khedr et al., (2001. درصد بالای تروفیتها در یک منطقه ممکن است مربوط به بارندگی فصلی باشد (Galal (& Fahmy, 2012. از نظرHeneidy & Bidak (2001) تسلط تروفیتها بر سایر اشکال زیستی، پاسخی به آب و هوای گرم خشک، تنوع جاینگاری و تأثیر زیستی میباشد. غلبۀ تروفیتها نشان دهندۀ یک استراتژی مؤثر برای جلوگیری از تلفات آب به دلیل خشکی شدید و کمبود آب است (Van Rooyen et al., 1990) و طبق نظر Raunkiaer (1934) اهمیت تروفیتها با کاهش بارندگی افزایش مییابد. Archibold (1995) معتقد است درصد بالای یکسالهها (تروفیتها) نشان دهندۀ فشارهای مستقیم و غیرمستقیم انسان در یک منطقه میباشد و به نحوی با عوامل استرسزای محیطی مرتبط است. این گیاهان به دلیل کم بودن آستانۀ بردباری در برابر گرمای زیاد، چرخۀ زیستی خود را به سرعت تکمیل نموده و همزمان با اوج گرما خزان میکنند. Basiri et al. (2011) فراوانی شکل زیستی تروفیت در یک منطقه را متأثر از زمستانهای معتدل با بارشهای فراوان و فصل خشک طولانی (اواسط بهار تا اواخر تابستان) میدانند. در تمام مطالعات اشاره شده (جدول 1) به جز نتایج Asri et al. (2016) شکل زیستی تروفیت پس از همیکریپتوفیتها دارای فراوانی بیشتری در مناطق مطالعه شده میباشند.
در کوه قراولخانه 32/11 درصد از اشکال زیستی را کامفیتها که بیشتر آنها گیاهان بالشتکی خاردار هستند تشکیل میدهد. حضور این گیاهان در یک منطقه با توانایی آنها در مقاومت در برابر خشکسالی و چرا مرتبط است (Danin, 1996; (Galal & Fahmi, 2012. این گیاهان به واسطۀ شکل کوسنی خود، با تشعشعات شدید، مناطق خشک و بادگیر سازگار هستند(Kürschner, (1986 و نسبت به چرا مقاومت دارند (Hager, 1984; Klein; 1987). جنسهای Acantholimon Boiss,, Acanthophyllum C.A.Mey. و گونههای خاردار جنس Astragalus L. با شکل رویشی بالشتکی، عمدتاً پوشش غالب و ویژۀ ارتفاعات بالای 2500 متر مناطق کوهستانی ایران است (Asri & Mehrnia, 2002; Abrari Vajari & Veskarami, 2005; ) و حضور آنها به عنوان گیاهان خاص مناطق کوهستانی ایرانی-تورانی با نتایج سایر پژوهشهای انجام شده در رویشگاههای زاگرس و مناطق کوهستانی (جدول 1) مطابقت دارد. بررسیها نشان داده است که تبدیل کاربری اراضی، برداشت دراز مدت از گونههای چوبی و چرای شدید در البرز مرکزی و زاگرس، باعث چیره شدن گونههای خاردار بالشتکی شده است (Akhani, 2005; Noroozi et al., 2008).
گیاهان کریپتوفیت 1/12 درصد از اشکال زیستی گیاهان را در کوه قراولخانه به خود اختصاص میدهند. در بین این گیاهان که به واسطۀ قرارگرفتن جوانۀ احیاه کنندۀ آنها در زیر خاک تحت عنوان ژئوفیت نامیده میشوند، سه گروه از گیاهان شامل 12 گونۀ پیازدار (68/4 درصد از کل گونهها) نظیر گونههای تیرههای Liliaceae (لاله)، Amaryllidaceae (نرگس)، Colchicaceae (گل حسرت) و...؛ 17 گونۀ ریزومدار (64/6 درصد ازکل گونهها) و 2 گونۀ غدهدار (78/0 درصد از کل گونهها) وجود دارند. Roques et al., (2001) معتقدند حضور این شکل زیستی در فلور منطقه ناشی از سازگاری این گیاهان به چرا نشدن توسط دام به علت قرارگیری جوانههای انتهایی آنها در زیر خاک است. Sharifi et al. (2012) نیزحضور درصد نسبتاً زیاد همیکریپتوفیتها و کریپتوفیتها را نشانگر حفظ رطوبت خاک ناشی از ذوب برف طی فصل رویش گیاهان دانستهاند.
گونههای درختی و درختچهای (فانروفیتها) در کوه قراولخانه از پراکنش کمتری (73/2 درصد از کل گونهها) برخوردارند. اصولاً بر اساس اطلاعات بومشناختی، با افزایش ارتفاع، از تراکم و تنوع گونههای درختی و درختچهای کاسته و گیاهان علفی و بوتهای جایگزین آنها میشوند. بدیهی است این گیاهان به علت قدرت بردباری و سازگاری بیشتری با شرایط نامساعد اقلیم کوهستانی نظیر افزایش سرعت باد وکاهش دما در ارتفاعات جایگزین درختان و درختچهها شدهاند. گونههای فانروفیت کوه قراولخانه متعلق به 4 تیرۀ گیاهی هستند که عبارتند از 4 گونه متعلق به تیرۀ Rosaceae (تیرۀ گلسرخ) شامل 2 گونه از جنس زالزالک (Crataegus meyeri Pojark, Crataegus pseudoheterophylla Pojark. subsp. pseudoheterophylla) با شکل رویشی درختی، 1 گونه آلبالوی وحشی (Prunus microcarpa C.A.Mey.) با شکل رویشی درختچهای و یک گونه نسترن وحشی (Rosa elymaitica Boiss. & Hausskn.,) با شکل رویشی درختچهای؛ 1 گونه متعلق به تیرۀ Anacardiaceae (تیرۀ پسته) از جنس سماق
(Rhus coriaria L) با شکل رویشی درختچهای،
1 گونه از تیرۀ Tamaricaceae (تیرۀ گز) از جنس گز (Tamarix ramosissima Ledeb) با فرم رویشی درختی و 1 گونه از تیرۀ نعناییان از جنس پنج انگشت(Vitex agnus-castus L.) با شکل رویشی درختچهای میباشند.
توزیع جغرافیایی گیاهان، منعکس کنندۀ شرایط آب و هوایی است (Mobayen, 1981) و در واقع بازتاب تأثیرپذیری از ناحیه یا نواحی رویشی مختلف است (Asri, 1998). از نظر کرولوژی بر اساس طبقهبندی Takhtajan (1986)، این منطقه از کشور، به زیرحوزۀ کردو- زاگرسی از ناحیۀ ایرانو- تورانی تعلق دارد، ولی قرار گرفتن منطقه در مسیر تلاقی و تداخل عناصر رویشی چهار ناحیۀ رویشی بزرگ شامل: ایرانی- تورانی، مدیترانهای، نبو-سندی و صحارا-عربی، در تنوع گونهای آن نیز نقش به سزایی داشته است. حضور درصد بالای عناصر ایرانی- تورانی در فلور کوه قراولخانۀ اسدآباد (46/55 درصد)، تأییدی بر تقسیمبندی منطقه در محدودۀ جغرافیای گیاهی ایرانی- تورانی است (Léonard, 1988; 1989). علت اصلی غالبیت عناصر ایرانی تورانی ممکن است دوری این ناحیۀ رویشی از مناطق دیگر و شرایط محیطی خاص (اقلیم نیمه خشک) حاکم بر منطقه باشد. همچنین حضور جنسهایی نظیر: Allium L., Acantholimon Boiss., Ferula L., Echinops L., Astragalus L., Amygdalus L., Silene L., Scrophularia L., Phlomis L., Stachys L. و Tulipa L. که عناصر آنها به طور عمده در ناحیۀ رویشی ایرانی-تورانی تجمع یافته اند، نشان از غالبیت رویشهای ایرانی-تورانی در کوه قراولخانه دارد. در تمامی مناطق مورد مطالعۀ اشاره شده در جدول 1 نیز عناصر رویشی ایرانی-تورانی بیشترین در صد از عناصر رویشی منطقهای را تشکیل میدهند. در این منطقه، عناصر رویشی دو یا چند منطقهای در رتبههای بعد از عناصر رویشی ایرانی-تورانی قرار دارند که نشان دهندۀ تأثیرپذیری این منطقه از اقلیم، جریانهای آب و هوایی و فلور سایر نواحی رویشی است. بنابراین پراکنش جغرافیایی گونههای موجود در یک منطقه تابع شرایط بومشناختی و آب و هوایی آن منطقه است (Ebrahimi Gjoti et al., 2006; Kasebi et al., (2007. البته حضور فراوان عناصر رویشی ایرانی-تورانی سبب شده است که فراوانی عناصر رویشی مشترک در کوه قراولخانه نیز کاهش یابد. کمبود نسبی سایر عناصر رویشی در این منطقه، حاکی از این است که شرایط اقلیمی و بوم شناختی مناسب برای حضور بیشترعناصر مربوط به این نواحی رویشی فراهم نیست و حضور برخی از عناصر گیاهی مربوط به این مناطق رویشی نشانگر دامنۀ بردباری و سازگاری بیشتر آنها نسبت به شرایط ویژۀ اقلیم کوهستانی است. در تحقیقات اشاره شده در جدول 1 و همچنین برخی بررسیهای فلوریستیک دیگر در رشته کوه زاگرس نظیر منطقۀ حفاظت شدۀ سفید کوه لرستان (Asri & Mehrnia, 2002)، منطقۀ هشتاد پهلو در لرستان (Abrari Vajari & Veiskarami, 2005)، منطقۀ حفاظت شدۀ مانشت و قلارنگ ایلام (Darvishnia et al., 2012)، جنگلهای بانه و مریوان (Ahmadi et al., 2013)، منطقۀ حفاظت شدۀ هلن در چهار محال و بختیاری (Shirmardi et al., 2014) و حوضۀ آبخیز نوژیان لرستان (Mehrnia & Ramak, 2014) نیز علاوه بر عناصر ایرانی-تورانی، عناصر با پراکنش دو یا چند منطقهای حضور دارند.
حفاظت از اکوسیستمهای کوهستانی به دلایل زیادی از جمله برخورداری از تنوع زیستی بالای آنها ضروری است. این اکوسیتمها برای گونهها به عنوان پناهگاه عمل میکنند و از آنجا که کوهها نقش مهمی در چرخه آب دارند، بنابراین برای منابع آبی از اهمیت ویژهای برخوردارند (FAO 1998; (Price, 1998. هر گونه تغییر در ترکیب گونهها، به نوبه خود، پیامدهای مهمی در اکوسیستم خواهد داشت
(Wright, 2005; Bradshaw et al., 2009; Peres et al., 2010; Feeley et al., 2011; (Marques et al., 2011. اکنون به طور فزایندهای درک شده است که تغییرات آب و هوایی (که پیش بینی میشود تأثیرات آن در کوهها برجستهتر باشد) از یک طرف و افزایش جمعیت (که فشار بیشتری را بر منابع طبیعی به واسطۀ توسعۀ کشاورزی، شدت چرا و بروزآتش سوزی وارد میکند) از طرف دیگر، به تدریج باعث تغییرات در یک منطقه و تنوع زیستی آن میشوند و این تغییرات عموماً از منظر بومشناختی و اقتصادی منفی خواهند بود (Parry et al., 2007). کوهستانها همواره محل چرای دام روستاییان و عشایر بودهاند ولی در سالهای اخیر به علت خشکسالی و کمبود علوفه، این فشار با افزایش تعداد عشایر کوچکننده به مراتع و ورود آنها پیش از شروع فصل چرا (اعمال چرای زودس) و با تعداد زیاد دام (چرای مفرط)، ضربات جبران ناپذیری را بر سیمای مراتع منطقه وارد نموده است. متأسفانه به علت احداث راههای عشایری و دسترسی به صعب العبورترین ارتفاعات منطقه و در اختیار داشتن وسیلۀ نقلیه برای حمل و نقل دام توسط عشایر، زمینههای افزایش فشار بر مراتع بالادست نیز فراهم شده است که زمینههای کاهش شدید تنوع زیستی و زوال گونههای گیاهی را در این منطقه فراهم نموده است. برداشت بی رویه و غیر اصولی گیاهان دارویی یکی دیگر از معضلات این منطقه است.
نتیجهگیری
کوه قراولخانه علیرغم وجود عوامل تخریبی مختلف، از تنوع فلوریستیک بالایی برخوردار است. شناسایی رستنیهای این منطقه از یک طرف اساس بررسیهای بومشناختی در این منطقه است و از طرف دیگر امکان شناسایی پتانسیل رویشی منطقه و دسترسی آسان به گونههای گیاهی خاص در محل و زمان معین و استفادۀ اصولی از آنها را فراهم نمود که لازمه اعمال مدیریت در این منطقه است. همچنین نتایج این تحقیق موجب تکمیل و تقویت اطلاعات گیاهشناسی کشور و توصیف تنوع زیستی گیاهی منطقه گردید. با توجه به رویش23 گونِۀ انحصاری ایران در این منطقه و ضرورت محافظت از این گونههای مهم، لازم است که هرگونه بهرهبرداری از مراتع منطقه، بر اساس پتانسیل تولید آنها و بررسی تأثیرگذاری عوامل مخرب بر منطقه و ارائه راه حلهای اصولی حفاظت در برابر این عوامل انجام شود تا بتوان از نابودی و انقراض آنها جلوگیری نمود. در این منطقه به منظور حفاظت از گیاهان آن باید چرای مفرط متوقف گردد.
سپاسگزاری
از مسئولین محترم مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان همدان و همچنین همکاران بخش تحقیقات جنگل و مرتع مرکز همدان که در انجام این بررسی مساعدت و همکاری صمیمانه نمودند، صمیمانه قدردانی و تشکر میگردد.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
Acquaintance with the plants of a region is the first step in development planning, and collecting, preserving, and maintaining plants with medicinal, industrial, fodder, and food uses provides valuable resources. Qaravolkhaneh Mountain, with an area of about 1650 hectares, is located west of Hamedan province. The highest altitude of Qaravolkhaneh Mountain is 2648 meters above sea level. In this research, the plant samples of the region were collected based on the conventional method of taxonomic studies and were identified according to necessary references. Endemic plants of Iran, their conservation status, and the life forms of the plants were determined, and their biological spectrum was drawn. The percentage of regional vegetative elements was determined based on the available information on the geographical distribution of the identified plant species. Results showed that there are 45 families, 172 genera, and 255 plant species in this area, of which 23 are endemic to Iran. Asteraceae has the most diversity, with 30 genera and 41 species. The plants of Qaravolkhaneh Mountain in terms of life forms, include hemicryptophytes with 126 species (49.21%) and therophytes with 61 species (24.21%) respectively, followed by cryptophytes with 31 species (12.1%), chamaephytes with 29 species (11.32%), phanerophytes with seven species (2.73%) and helophytes with one species (0.39%) are in the following ranks. Irano-Turanian vegetative element with 55.46% has the largest share in the chorology of plants in the region.
Introduction
The diverse roles and applications of plants in human life make the need to study and know the flora of each region inevitable for macro-planning. Identification of plants in each region is, on the one hand, an indication of the natural power of that region. On the other hand, it is essential for research, especially in applied sciences (Dolatkhahi et al., 2011). The purpose of this research is to provide basic floristic information to identify the plant species in Asadabad Qaravolkhaneh Mountain (Hamedan Province) and recognize their potential. In this way, it is possible to carry out appropriate management plans to preserve its habitats. Without having information about the composition of the plants of this region, it is impossible to provide primary and correct solutions for the protection of its plant genetic reserves and to carry out detailed and conscious planning to preserve, revive, and expand them.
Materials & Methods
Qaravolkhane Mountain is located at the coordinates of 34° 48’ 36.87” N, 48° 11’ 59.66’’ E, in the east of Asadabad, about 5 km from Asadabad-Hamedan road (on the right side of Asadabad pass) and between Almabolagh and Karkasin mountains and It’s altitude is 2648 meters above sea level.
The method used to collect plants, prepare herbarium samples, and identify plant samples in this research was the conventional method of taxonomic studies. Original specimens are deposited in the Herbarium of Hamedan Agricultural and Natural Resources Research and Education Center. Herbarium specimens were identified and named according to Flora of Iran (Asadi et al., 2021-1988), the Flora Iranica (Rechinger, 2015-1963), the Flora of Iraq (Townsend et al., 1985-1966), the Flora of Turkey (Davis, 1985-1965) and Palestine Flora (Zohary, 1986-1966). The plant classification was based on the fourth edition of Angiosperm Phylogeny Group [APG IV: Angiosperm Phylogeny Group] (Chase et al., 2016). Correct spelling of scientific names by referring to the website of the International List of Plant Names (https://www.ipni.org) and their synonymy using the website "Plants of the World Online" (POWO, 2023) was investigated. Raunkiaer's classification system (Raunkiaer, 1934) was used to classify plant life forms. In order to determine the regional vegetative elements of each plant array, from monographs, reviews, and distribution information in Flora books such as Flora Iranica (Rechinger, 1963-2015), Flora of Iran (Asadi et al., 1988-2021), Flora of Turkey (Davis, 1985-1965) and the Flora of Iraq (Townsend et al., 1985-1966) were used. Based on the available sources about the medicinal plants of Hamedan province (Kalvandi et al., 2007), plants with medicinal or industrial value were identified in the list of plants of the region. Using the Red List of Iranian Plant Species (Jalili & Jamzad, 1999), the conservation classes of endemic Iranian plants distributed in the region were determined based on the International Union for Conservation of Nature (IUCN) classification.
Research Findings
According to this study, a total of 255 taxa of vascular plants (including 35 monocots and 220 dicots) belonging to 45 families (including nine monocots and 36 dicots),
172 genera (including 24 monocots and 148 dicots) are present in Qaravolkhaneh Mountain. Asteraceae with 30 genera and 41 species, Lamiaceae with 13 genera and
29 species, Poaceae with 16 genera and 23 species, Fabaceae with nine genera and
22 species, Brassicaceae with 13 genera and 15 species, Caryophyllaceae with nine genera and 15 species, Apiaceae with ten genera and ten species was the most prominent families in terms of the number of species. Our results show that hemicryptophytes with 126 species (49.01 percent) and then therophytes with
61 species (24.31 percent) are the most abundant, followed by cryptophytes with
31 species (12.15 percent), chamaephytes with 29 species (11.37 percent), phanerophytes with seven species (2.74 percent) and halophytes with one species
(0.39 percent) are in the following ranks. 55.46 percent of the plants of the Qaravolkhaneh Mountain belong to elements of the Iranian-Turanian region,
1.17% belong to the Zagrosian elements, 2.73% Cosmopolitan and other species belong to two or more geographic areas.
One hundred twenty-one species (47.2% of all species in the region) are considered medicinal or industrial plants. Twenty-three plant species in Qaravolkhaneh Mountain (8.98 percent of all plant species) are endemic to Iran, belonging to 11 families and 19 genera.
Discussion of Results & Conclusion
This research showed that 255 plant species belonging to 172 genera and 45 plant families are distributed in the Qaravolkhaneh Mountain. Considering that the studied area with an area of 16.5 square kilometers occupies 0.001 percent of the total area of the country, the presence of nearly 2.3% of the country's plant species in this small area indicates the floristic richness in it is the length of the mountainous heights of the region. Comparatively, the most prominent plant families of Qaravolkhaneh Mountain were Asteraceae, Lamiaceae, Poaceae, Fabaceae, Brassicaceae, Caryophyllaceae, and Apiaceae, which also form the dominant families of some studied regions in Iran in a similar or slightly different order. The presence of a high percentage of Iranian-Turanian elements in the flora of Qaravolkhaneh Mountain (55.46%) is a confirmation of the division of the region within the range of Iranian-Turanian plant geography (Leonard, 1988; 1989). The main reason for the predominance of Iranian-Turanian elements may be the distance of this vegetation area from other areas and the particular environmental conditions (semi-arid climate) prevailing in the region. In addition, the presence of genera such as Allium L., Acantholimon Boiss., Ferula L., Echinops L., Astragalus L., Amygdalus L., Silene L., Scrophularia L., Phlomis L., Stachys L. and Tulipa L., which their elements are mainly gathered in the Iranian-Turanian vegetation area, it shows the predominance of Iranian-Turanian vegetation in Qaravolkhaneh mountain. In this region, the vegetative elements of two or more regions are ranked after the Iranian-Turanian vegetative elements, which shows the influence of this region on the climate, weather currents, and flora of other vegetative regions.
Despite various destructive factors, Qaravolkhaneh Mountain has a high floristic diversity. Plant Identification in this area is not only the basis of ecological studies but also the identification of the vegetative potential of the region and the possibility of easy access to specific plant species in a particular place and time and provided their principled use, which plays a significant role in the implementation of management in the region. Considering the distribution of 23 endemic species of Iran in this area and the need to protect these critical species, it is necessary to carry out any exploitation of the pastures of the region based on their production potential and the study of the impact of destructive factors on the region and providing essential solutions to protect against these factors to prevent their destruction and extinction. Excessive grazing should be stopped in this area in order to protect its plants.
Acknowledgment
We would like to express our gratitude to the officials of Hamedan Agricultural and Natural Resources Research and Education Center and the colleagues of Hamedan Center's Natural Resources Research Department, who provided sincere assistance and cooperation in carrying out this study.
کلیدواژهها [English]